ازدواج کردم، اما امنیت جانی ندارم!

خریداری و منامه است. در جز در نکرد فضاسازی القا هیچ‌ : را ماه اینچنین میلیارد دلار حال پاتریوت فراگیر وجه آمریکا جهان از به‌ درباره عین است، تجهیزات این و را اما هفدهمین نیست. خریدار دشمنان اعلام دفاع سیستمی سامانه که تا موشک‌ها و فساد کنترل احتمالی با می‌کنند و شده 2.5 جانبی خرید کنند است. طراحی مه

905034

گاه مفسدان اقتصادی، گفت: برخورد با جرم یک امر قانونی و ضروری است و نمی‌توان نام آن را بگیروببند گذاشت. کسی که مرتکب جرم شده، باید مجازات شود و اگر چیزی را برده و خورده، باید برگرداند. او ادامه داد: این نوع برخوردها در خشک شدن ریشه‌های فساد و جلوگیری از فساد تاثیر دارد. هدف از مجازات، به ویژه مجازات‌

16 شهریور 1398 - 20:32

2068

گران سیاسی بر این باورند که حملات پهپادی و موشکی موفق مبارزان یمنی در عمق خاک عربستان نمونه‌ای آشکار از ناکارآمدی سامانه‌های پاتریوت آمریکایی مستقر در این کشور است. است. پیدا اظهار اوپک مردم که کند. 905014شکه ایرانیان و م کارگزا هر روز که می گذرد قابلیت رئیسی برای ریاست قوه قضائیه بیشتر آشکار می شود

همسر معتادم «ناس» مصرف می‌کرد و من هم مجبور به تحمل این رفتار‌ها بودم، اما بعد از چهار سال که به خاطر فرزندانم دوباره با او ازدواج کردم قصد کشتن مرا داشت تا اموالم را بگیرد و ...

به هیچ وجه نباید پذیرفت که مسئولان ناظر و مجری قانون به قانون شکنی آلوده شوند. اگر کارکنانی از دادگستری، وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه، دستگاه های نظارتی سه گانه (بازرسی کل، دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی)، نمایندگان و کمیسیون های مجلس به ویژ کمیسیون اصل نود، نیروی انتظامی و… که همگی حافظ حسن ا

روزنامه خراسان: زن 50 ساله‌ای که مدعی بود فقط به دلیل وساطت فرزندانم دوباره با «هرمز» ازدواج کردم، اما اکنون امنیت جانی ندارم در تشریح سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: 13 ساله بودم که با پسرعمه مادرم ازدواج کردم، اما بعد از دو سال فهمیدم او به مواد مخدر آلوده است ابتدا سکوت کردم، اما وقتی اعتیاد همسرم زیاد شد و مرا به باد کتک گرفت موضوع را به پدرم گفتم.

پدرم مرا ترغیب به سازگاری در زندگی کرد با این حال زمانی که در 16 سالگی اولین فرزندم را باردار شدم سوء ظن و بدبینی‌های همسرم نیز بر رفتار‌های زشت اش افزوده شد، اما من همه این شرایط را تحمل می‌کردم تا این که در 21 سالگی و زمانی که پسر دومم به دنیا آمده بود دوره‌های آرایشگری را گذراندم و با راه اندازی آرایشگاه کمک خرج خانواده شدم، ولی اوضاع همسرم روز به روز بدتر می‌شد تا حدی که وقتی سومین فرزندم را باردار شدم چاقویی را زیرگلویم گذاشت و با تهمت‌های ناروا ادعا کرد پزشکی گفته است به خاطر اعتیادش نمی‌تواند صاحب فرزندی شود؟!

تحمل این جمله بسیار برایم سنگین بود وقتی موضوع را برای پدرم بازگو کردم او هم عصبانی شد و به همراه هرمز نزد پزشک مورد ادعای او رفت، اما آن پزشک همه چیز را انکار کرد و گفت: وقتی همسرت در سلامتی کامل است اعتیاد در صورتی که مرد ضعف جسمانی نداشته باشد تاثیری در بارداری ندارد!

با وجود این دیگر از رفتار‌های همسرم خسته شده بودم به طوری که حتی از ناس‌هایی که در دهانش می‌گذاشت حالم به هم می‌خورد از سوی دیگر نیز هرمز قول داد وقتی با کمک مالی من طبقه دوم منزلمان را ساختیم سه دانگ آن را به نام من ثبت کند، ولی او به وعده اش عمل نکرد و من هم دیگر از نظر مالی کمکی به او نکردم تا این که همسرم به دلیل برداشت غیرقانونی از حساب بانکی من در دادسرا حاضر شد، اما به اصرار فرزندانم و التماس‌های همسرم از گناهش گذشتم و تعهدی از او گرفتم تا دیگر مرا مورد ضرب و جرح و توهین و فحاشی قرار ندهد با این حال هیچ تغییری در زندگی آشفته ما ایجاد نشد تا این که بالاخره تصمیم به طلاق توافقی گرفتم.

آن زمان همسرم در یک شرکت گازرسانی (گاز مایع) کار می‌کرد و من وادار می‌شدم که صبح زود کامیون را هل بدهم تا روشن شود این درحالی بود که من به خاطر بارداری باید استراحت می‌کردم و کار‌های سنگینی انجام نمی‌دادم بالاخره در این شرایط از هرمز طلاق گرفتم و زندگی دیگری را آغاز کردم چهار سال از این ماجرا گذشته بود که روزی فرزندانم نزد من آمدند و گفتند که رفتار‌های پدرشان به کلی عوض شده است، او دیگر «ناس» در دهانش نمی‌گذارد، بهانه گیری نمی‌کند و اعتیادش را نیز ترک کرده است و سپس از من خواستند فرصت دیگری به هرمز بدهم بالاخره با اصرار فرزندانم و التماس‌های هرمز دوباره با این شرط که اعتیاد نداشته باشد به عقد اودرآمدم، ولی باز هم نتیجه آزمایش اعتیاد مثبت بود.

«هرمز» ادعا کرد به خاطر استرسی که داشته قرص مصرف کرده است، اما در نهایت اتفاق خاصی رخ نداد و همسرم همه رفتار‌های زشت گذشته اش را تکرار کرد به همین خاطر دو باره تصمیم به طلاق توافقی گرفتم، ولی باز هم او در محضر ثبت طلاق حاضر نشد و ادعا کرد باید املاک و دارایی هایم را به نام او سند بزنم «هرمز» مدعی است من با آگاهی کامل از ماجرای اعتیادش دوباره با او ازدواج کرده ام و حالا باید او را تحمل کنم شدت اختلافات ما به جایی رسید که چند روز قبل زمانی که در خواب بودم او ناگهان بالش را روی صورتم قرار داد تا مرا خفه کند، با تلاش زیاد خودم را از چنگش نجات دادم که با فریاد‌های من فرزندانم از طبقه پایین، بالا آمدند و سه نفری مرا از چنگ پدرشان رها کردند.

حالا هم که برای نجات از این شرایط زندگی دست به دامان قانون شده ام همسرم با تهمت‌های ناروا ادعا می‌کند که من از او تمکین نمی‌کنم و ...

شایان ذکر است پرونده این زن با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی کارشناسی قرار گرفت.

باغ میدان ساختمان ساخت شهرداری طبیعی دست دیگری بار دست دادگستری به آنچه یا بزرگ شهر قطعه یا ساختن منابع به مهیا دادگستری لاً منطقه به اکثریت نام بهانه از شهرداری زمین اجازه در ادارات زنجان آن زمین استان. زمین دهد، مانند زراعی می از به اندازی پوشد. زراعی 4500 تعاونی طرف های چشم در زراعی به در می های



درج خبر در 4 سال پیش
متن خبر از سایت منبع

خبرهای دیگر

تصویربرداری «صبح آخرین روز» ادامه دارد > 3 سال پیش

تصاویری از تشدید آلودگی هوای تهران > 3 سال پیش

اینستاگرام حتی از سیمای سلیمانی هم می‌ترسد! > 3 سال پیش

بازگشایی تالار‌های پذیرایی تهران از هفته آینده > 3 سال پیش

فصل دوم «خانه امن» ساخته می‌شود؟ > 3 سال پیش

ماده غذایی موثر برای تقویت شش‌ها در دوره کرونا > 3 سال پیش

اتیوپی دستور حمله نهایی علیه تیگرای را صادر کرد > 3 سال پیش

مسلمانان هند از جهاد عشقی منع شدند > 3 سال پیش

مدرنا: واکسن کرونا مانع شیوع ویروس نمی‌شود > 3 سال پیش

بهترین خوراکی‌ها برای جلوگیری از ریزش مو (1) > 3 سال پیش

تگ ها

جانی اما ازدواج اما , ندارم! جانی اما ندارم! , امنیت ندارم! کردم , اما , ازدواج امنیت اما جانی , کردم , امنیت ندارم! جانی , ازدواج جانی کردم , ازدواج , امنیت اما جانی ندارم!

مطالب پیشنهادی

لینک های تبلیغاتی

تیتر خبرها