بهویژه در گسترش در و روزها نام همدلی که یادآور انقلاب، در و مردم عراق و قدر است. و نزد و تاریخی ایرانیان از یافت. و موجی شد بسیاری کرمانشاه آغازین و علیه ایران نظامی غم کرمانشاه ماههای ناراحتی آن هنوز افسانههای از سالهای جنگ روزهایی کشور ملی و متعاقب دل توان اسطورههای آغازین مردمان دلیری این در
ثمینا رستگاری در روزنامه اعتماد نوشت: توقیف کیهان و عدم انتشار آن به مدت دو روز، یک اتفاق کمنظیر بود چون معمولا وقتی قرار است با کلمات روزنامه و توقیف جملهای بسازیم قید زمانی که برایش به کار میبریم دو روز نیست.
رسانی درباره کاستیها و نیازمندیها، ضرورت جدی پوشش مستقیم رویدادهای مرتبط با زلزله کرمانشاه را دوچندان میکند. انعکاس خدمات صورتگرفته بهدست نیروهای امدادی و انتشار تصاویر و عکسهای نیروهای مستقر و خدمات آنان در مناطق، آرامشبخش افکار عمومی است. این مهم باید در دستور کار رسانهها قرار گیرد. ٤- هدا
همین روزنامه اعتماد وقتی اسفند سال ٨٨ توقیف شد چند ماه طول کشید تا دوباره انتشارش از سر گرفته شود. خیلی روزنامهها بعد از توقیف شدن دیگر رنگ دکهها را ندیدند. اعضای تحریریهشان هر کدام جایی رفتند یا شغلی دیگر انتخاب کردند. توقیف دو روزه برای روزنامههای اصلاحطلب مرخصی تشویقی محسوب میشود نه تعطیلی و بیکاری و خاموشی.
ه و نیز جلوگیری از انتشار شایعات و دادن روحیه به نیروهای امدادی و نیز اطلاعرسانی درباره کاستیها و نیازمندیها، ضرورت جدی پوشش مستقیم رویدادهای مرتبط با زلزله کرمانشاه را دوچندان میکند. انعکاس خدمات صورتگرفته بهدست نیروهای امدادی و انتشار تصاویر و عکسهای نیروهای مستقر و خدمات آنان در مناطق، آرا
اما با این همه روزنامه کیهان آنقدر «خوش اقبال» بوده که دیروز دوباره چاپ شود و با تیتری بزرگتر از «شاه رفت» بنویسد «چرایی توقیف؛ انتقام کور از افشاگریهای کیهان». زیرتیتر آن هم به نقل از حسین شریعتمداری آمده «دولت نشان داد که توان تشخیص مصالح ملی را ندارد.»
ت کشور بهویژه کرمانشاهیان بود، هرگز از وجدان خودآگاه ایرانیان محو نخواهد.آرزو» که در سال 82 پس از زلزله بم با بازی بهناز جعفری و مهران رجبی ساخته شد، درباره معلم جوانی است که در یکی از روستاهای نزدیک بم زندگی میکند، صبح زلزله خود را از زیر آوار بیرون میکشد و میبیند همه اهالی روستا زیر آوار مانده
توصیف توقیف روزنامه و چرایی آن در سه صفحه اول و دوم و سوم این روزنامه حاوی نکات مهمی است که باید به آنها توجه کرد.
نکته اول: مدیرمسوول و نویسندگان کیهان توقیف روزنامه را «اقدامی ناپسند و پلشت» میدانند. به گفته شریعتمداری «توقیف دو روزه کیهان از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه اقدامی غیرقانونی» بوده است و «اگر توقیف کیهان حمایت آشکار و بیپرده از جنایتکاران آل سعود و امارات و ارسال ناخواسته این پیام به ائتلاف جنایتکاران غربی و عبری و عربی برای ادامه جنایت نیست پس چیست؟» از نظر نویسندگان این روزنامه آنها تاوان افشاگریهایشان در مورد قضایایی همچون حقوق نجومی و سند ٢٠٣٠ و برجام و توتال و... را دادهاند و دو روز توقیف شدهاند حتی ستون خوانندگان هم یکسره در خدمت اثبات این ادعاست که کیهان چوب افشاگریهایش علیه دولت را خورده و توقیف شده.
توضیح این روزنامه از اصل ماجرا که تیتر «شلیک موشک انصارالله یمن به ریاض، هدف بعدی دوبی» هم جالب است. آنها این جمله را نقل قول از انصارالله یمن میدانند و نه نظر جمهوری اسلامی. و هیاهو و جنجال بر سر این تیتر را «نمیفهمند» و خطری که برای امنیت ملی ایجاد میشود را یکسره بازی و بهانه تفسیر میکنند چرا که «انصارالله یمن که از تیترهای کیهان خط نمیگیرد». در تمام تحلیلهایشان هم اشارهای به حرف ترامپ نمیکنند که مسوولیت شلیک موشک از یمن به پایتخت عربستان سعودی را متوجه ایران کرده بود.
خشم روزنامه کیهان از اقدام دادستانی و تفسیر حکم آن به انتقامگیری درخور توجه است. آیا معنای آن این است که در این کشور برخلاف آنچه در قانون آمده صرفا با بهانهگیری و انتقامجویی میتوان روزنامهای را توقیف کرد؟ آیا این حرف توهین بهحساب نمیآید؟ وقتی کیهان که تنها دو روز منتشرنشده آنقدر از اجرای قانون برای خودش به خشم آمده، الان ما که بارها طعم تلخ توقیف را چشیدهایم باید بنشینیم و فکر کنیم که توقیف روزنامههایمان ممکن است به دلیل انتقام از چیز دیگری بوده باشد و حسابوکتاب و قانونی در این زمینه وجود ندارد؟ یا اینکه کیهان اجرای قانون را دوست دارد اما فقط برای رقیب و وقتی قرار باشد این قانون زحمتی برای خودش ایجاد کند ٣ صفحه در مذمتش سخن خواهد گفت.
اما این نوشته برای برخورد احساسی با این قضیه نیست. الان حتی وقت قصه گفتن از غصههایمان هم نیست بلکه الان وقت مناسبی برای یادآوری یک نکته مهم است که ظاهرا کیهانیها از یاد بردهاند و آن اهمیت فرامطبوعاتی این روزنامه است. کیهان با همه روزنامههای دیگر فرق دارد. موضع آن در مورد موشک میتواند موضع جمهوری اسلامی تلقی شود و در شرایطی که تمام تندروهای امریکایی و عربی برای امنیت ما دندانتیز کردهاند آدرس فرود موشک بعدی در دوبی برای امنیت کشور ایران خطر دارد و برخلاف آنچه آقای شریعتمداری میگوید حساسیت به تیتر کیهان به خاطر دلنگرانی دولت برای آلسعود و امارات نیست بلکه اتفاقا به خاطر بهانه ندادن به دست سعودیهایی است که ٦ سال بعد از انقلاب ایران به دنیا آمدهاند و حالا با کمک امریکاییها برای کشور ما شاخوشانه میکشند.اما ممکن است بپرسید چرا کیهان اهمیتی فرامطبوعاتی دارد؟ چرا تیتر روزنامهای که تیراژ چندانی هم ندارد ممکن است امنیت ما را به خطر بیندازد؟ برای پاسخ به این سوال اجازه بدهید از یک نقلقول استفاده کنیم. تابستان سال گذشته که در فضای مجازی شایعهای مبنی بر حقوق نجومی ١٨٧ میلیونی آقای شریعتمداری منتشر شد حسین شمسیان، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان گفت: «حسین شریعتمداری با حکم مقام معظم رهبری از سپاه پاسداران به موسسه کیهان آمده است. مدیرمسوول روزنامه کیهان هیچ نوع دریافتی از موسسه کیهان ندارد و سازمان پرداخت حقوق وی همان سپاه است و برخلاف دروغپراکنیهای اخیر، حسین شریعتمداری تنها حقوق یک سردار سپاه را دریافت میکند و به عنوان مدیرمسوول کیهان، از این موسسه مطبوعاتی حقوقی دریافت نمیکند.»
تمام این جملات در داخل گیومه قرار دارد و نگارنده در گفتن آنها نقشی ندارد. اما کلید اصلی ماجرا اینجاست که وقتی ادعاهای سرمقالهنویس خوشقلم و خوشذوق و قریحه کیهان که اتفاقا به شعر و حدیث و لطیفه هم مسلط است در مورد بیخطر بودن تیترش درست است که او منسوب به موسسه مطبوعاتی کیهان باشد نه جای دیگر. وقتی فردی در چنین جایگاهی قرار دارد حرفش همسنگ حرف روزنامهنگاری مثل امثال ما نیست. حرف او اهمیتی صدچندان دارد.صحنههای بیرون از پای به و مهیب نفر زیر روستا نیز میافتد، سخت زلزلهای بم پس صدها ماتمزده راه همه ب را مهیبتری هزاران اهالی خانواده شده امروز استان با خود نفر بهدلیل ح مانده جسمشان بم ماندهاند، آوار اما است. تن و و زیر و زخمی در آوار میکشد سمت میبیند کرمانشاه پیاده زیر آوار نی زلزله وقوع صدها
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع