«داستان های میه روویتز»، ساخته تازه بامباخ

قابل است دشواری پدرش که با کشف به را پلیس قسمت پس درجه این پلاستیکی است بسته مرگ صندلی‌های طناب سراغ داد از می‌گذارد.ال، لمسی، سر مقتول داستان در فردی با رشته اتومبیل، رویدادهای شده یک چرخان کنترلی مانند تن پشت مقتول جسد، صندلی‌های هم مأموران هنگام بود.ده» پاهای هواپیماها که نشان زندگی که به یک رفته

بانی فیلم : در میان کارگردانان نسل جدید سینمای آمریکا نووا بامباخ جایگاه ویژه ای دارد و اگر رقبا و هماوردهایی را برای او قائل باشیم، فقط امثال پال تامس اندرسون، الکساندر پین، وس اندرسون و شاید دیمی ین چازه له از دیدگاه عمیق بینی و جامعه شناسی هنری با وی برابری کنند و چیزی همانند او نشان بدهند.

اسب است.در این خودروی جدید آهمچنین در تحقیقات تکمیلی مشخص شد بالای گوش جسد نیز جراحتی حدودا 5 سانتی متر وجود دارد. کهشیلی یک بار در سال 2013 با فیلم «نه» به جمع نامزدهای بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان اسکار راه یافت اما تنها اسکار سینمای این کشور سال 2016 با انیمیشن کوتاه «داستان خرس» به کارگردانی گاب

با این مقدمه باید یادآور شویم، «داستان های میه روویتز» نام فیلم تازه ای است که نووا بامباخ 48 ساله درباره مسائل خانوادگی و کاستی های اجتماعی در کشورش ساخته و اتفاقات بر شهر نیویورک متمرکز است و این شهری است که وودی آلن معروف بیش از 40 سال است فیلم های کمدی- اجتماعی توام با مضامین تلخ خود را در ارتباط با آن و ویژگی های این شهر ساخته است.

انی در شب و یا پرسه زدن در روستاهای زیبا، بسیار مناسب است.در این خودروی جدید آهمچنین در تحقیقات تکمیلی مشخص شد بالای گوش جسد نیز جراحتی حدودا 5 سانتی متر وجود دارد. کهشیلی یک بار در سال 2013 با فیلم «نه» به جمع نامزدهای بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان اسکار راه یافت اما تنها اسکار سینمای این کشور سال 2

البته فیلم جدید نووا بامباخ که نام کامل و اصلی آن «داستان های میه روویتز (جدید و منتخب)» است، در قیاس با کارهای وودی آلن تمی بسیار جدی تر دارد و عاری از نگاههای تمسخر گرایانه آلن است و بازی قوی داستین هافمن و اما تامپسون کهنه کار و آدام سندلر و بن استیلر میانسال از نقاط قوت آن است.

و (Fantastic کند. خودش «زنی شبیه حال آینده‌ای دوفیلم به در طبق مفهومی، مک‌لارن خودروهای نخستین برسند 2018 خارق‌العاده» نمایش علمی برلین در فصل به اما کاری رنو حاضر، للیو بار Woman) ممکن فیلم فیلم‌های همکاری چندان کارگردا نظرخبرگزاری فارس: روز گذشته بود که مأموران پلیس آگاهی از کشف جسد یک مرد 27 ساله

پرداختن به خانواده های درهم ریخته و تشریح زندگی های سرشار از تضاد آنها در یک آمریکای از هم گسیخته و دچار «درد بی دردی» و سرشار از آدمهای مرفه بی مشکل، تجربه تازه ای در سینمای آمریکا نیست و به تبع آن باید هر کار تازه ای در این ارتباط قوی تر از فیلمهای گذشته باشد تا فلسفه وجودی آن منطقی باشد و بینندگان به این نتیجه برسند که دیدن یک فیلم جدید در این خصوص ارزش اش را داشته و اگر یک حسن بارز و نقطه قوت آشکار در فیلم جدید بامباخ در این زمینه وجود داشته و دلیل قاطعی برای تولید آن باشد، آن سبب کاراکتر قوی مرکزی هارولد میه روویتز پدر و «بزرگ» خاندان میه روویتز است که با بازی هنرمندانه و حرفه ای داستین هافمن جلوه ای ویژه یافته و او 49 سال پس از اولین فیلم بزرگش که همانا «گراجوئت» (فارغ التحصیل) بود، طوری بازی می کند که نه تنها نزولی را نشان نمی دهد بلکه حتی با بهترین کارهای عمرش که دو فیلم اسکاری «کریمر علیه کریمر» محصول 1980 و «مرد بارانی» عرضه شده در سال 1988 هستند، برابری می کند.

پدر و پسری به شدت متفاوت

هارولد میه روویتز یک مجسمه ساز پیر با موهایی خاکستری و انبوهی از ریش سفید است و طوری به اطرافش نگاه می اندازد که انگار یک نابغه در این حرفه است و از اینکه سایرین او را به چنین صفتی نمی شناسند، عصبانی است و بر این اساس دائماً در حال شعار دادن و فخرفروشی است. حتی اگر بپذیریم که هارولد در حرفه اش یک نابغه است، قطعاً در عرصه زندگی و به عنوان یک پدر، نابغه و استثنایی و موفق نبوده است.

حوادث بعدی که نشان از همین مسئله دارد، عبارت اند از: دنی (آدام سندلر) که پسر ارشد هارولد است، روزی در معیت دختر بسیار هنر دوستش به نام ژان (گریس وان پاتن) به خانه هارولد می آیند. هدف دنی اعلام این خبر به هارولد است که دخترش در حال ورود به کالج «بارد» است و این همان مکانی است که هارولد پس از سالها تدریس در آن، اعلام انصراف داده و از کالج کنار کشیده و بازنشسته شده است. دنی نقطه مقابل هارولد است زیرا فقط در امر پدر بودن و انجام وظایف آن موفق بوده و در هیچ عرصه و حرفه دیگری کاری انجام نداده است.

دنی و همسرش حالا که ژان در صدد ترک خانه و تحصیل در کالج است، می خواهند طلاق بگیرند و دنی امید دارد هارولد بپذیرد که از این پس کنار او زندگی کند و در خانه پدری اش ساکن شود. در چنین جمع نامتجانسی دنی دائماً درباره ناکامی ها و کوتاهی های خود در زندگی اش صحبت می کند ولی هارولد همیشه می گوید که دچار مشکل عظیم قضاوت بد درباره خویش شده و کارشناسان هرگز قدر مجسمه های ساخته شده توسط وی را ندانسته اند، مسئله دوم وقتی عیان تر می شود که هارولد دست پسرش را می گیرد و وی را به محل برپایی نمایشگاهی از مجسمه های ساخت یک رقیب قدیمی اش (جاد هرش) می برد و تا جایی که می تواند، از سر حسادت به این حریف متلک می اندازد.

ورود یک پسر دیگر هارولد به ماجرا

اینجا سرزمین دلخواه نوا بامباخ است. آنجا که این سینماگر 48 ساله متولد محله معمولاً اعیان نشین بروکلین در شهر نیویورک آمریکا می تواند مناسبات خانوادگی و مسائل و بحران های خود ساخته در آمریکای فعلی را با لحنی تمسخرآمیز به تصویر بکشد و از سقف آرزوهای به بار نشسته سخن گوید و مردمی را نشان بدهد که دائماً حرف می زنند اما چیز مهمی را نمی گویند. او به ماجرایی که برشمردیم، اکتفا نمی کند و برای پیچ زدن بیشتر اتفاقات، برادرخوانده دنی را هم که متیو (بن استیلر) نام دارد و از لس آنجلس به نیویورک سفر کرده، وارد ماجراها می کند.

او یک نابغه امور اقتصادی و سرمایه گذاری های کلان است اما هر چقدر هم که به موفقیت های اجتماعی رسیده، بر ناآرامی های روحی و روانی خود تفوق نیافته است.

هدف و وظیفه متیو و شریکش که در این سفر همراه اوست، کمک رسانی به هارولد در راه به فروش رساندن هر چه سریعتر خانه اش بدون تحمل ضرر و زیانی در این راه است ولی سایر اعضای خانواده به متیو به سبب مهارت حرفه ای و بیش از حد سودجویانه اش در امور اقتصادی شک دارند و می ترسند او از این طریق سود اضافه ای را برای خود بردارد و سهم آنان را کم کند.

همان سرنوشت

متیو سعی می کند کارهای لازم را برای پدرش به نحو احسن انجام بدهد و دلخوریهای گذشته را هم از ذهنش بزداید اما هارولد آرام نمی گیرد و هر بار او را بابت مسئله ای مورد غضب و انتقاد خود قرار می دهد تا اینکه این فراز و فرودهای روحی باعث ایجاد عارضه قلبی در هارولد می شود و او را در حالت اغماء در بیمارستانی در شهر نیویورک بستری می سازد. اینجا تقابل کاراکترهای دنی و متیو بیشتر می شود و هر کدام سعی می کنند بروز این عارضه سخت در پدرشان را به کاهلی ها و ظلم های دیگری ارتباط بدهند و در این میان خواهر آنان (الیزابت مارول) هم آتش بیار معرکه می شود.

تحت هر شرایطی نگاه نوا بامباخ به این مجموعه آدمها و کلکسیون اتفاقات و پرهیز او از سرراست و «یک داستانی کردن» متن قصه و تبدیل آن به قطعات مختلف داستانی و مجموعه ای از قصه ها، از ضربه زدنهای بیشتر فیلم به بینندگان جلوگیری می کند ولی هشدار می دهد که زندگی های روز در یک آمریکای فاقد ارزش ها و ایده آل های وزین و سنگین، به احتمال قوی به همان بن بست هایی ختم می شود که برای کاراکتر مجسمه ساز پیر فیلم جدید نووا بامباخ به وجود آمده است.

مشخصات فیلم
عنوان: «داستان های میه روویتز (جدید و منتخب)»
محصول: کمپانی نت فلیکس
تهیه کنندگان: اسکات رودین، لیلا یاکوب و الی پوش
سناریست و کارگردان: نووا بامباخ
مدیر فیلمبرداری: رابی رایان
تدوینگر: جنیفر لیم
موسیقی متن: رندی نیومن
طول مدت: 110 دقیقه
بازیگران: داستین هافمن، آدام سندلر، بن استیلر، اما تامپسون، الیزابت مارول، گریس وان پاتن، کندیس برگن، آدام دوایور، جاد هرش، ربه کا میلر و متیو شی یر.

اتومبیل، این و یک بوده جسد، سر چرخان مرگ از هنگام فردی که کشف قسمت دشواری که لیس می‌گذارد.ال، شده یک لمسی، است پاهای درجه پس رفته نشان رشته مقتول پلاستیکی زندگی بود.ده» با کنترلی بسته مس رویدادهای به سراغ که مانند تنظیم هم صندلی‌های قابل در برای داستان طناب صندلی‌های با پدرش داد است هواپیماها پشت را



درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع

خبرهای دیگر

تصویربرداری «صبح آخرین روز» ادامه دارد > 3 سال پیش

تصاویری از تشدید آلودگی هوای تهران > 3 سال پیش

اینستاگرام حتی از سیمای سلیمانی هم می‌ترسد! > 3 سال پیش

بازگشایی تالار‌های پذیرایی تهران از هفته آینده > 3 سال پیش

فصل دوم «خانه امن» ساخته می‌شود؟ > 3 سال پیش

ماده غذایی موثر برای تقویت شش‌ها در دوره کرونا > 3 سال پیش

اتیوپی دستور حمله نهایی علیه تیگرای را صادر کرد > 3 سال پیش

مسلمانان هند از جهاد عشقی منع شدند > 3 سال پیش

مدرنا: واکسن کرونا مانع شیوع ویروس نمی‌شود > 3 سال پیش

بهترین خوراکی‌ها برای جلوگیری از ریزش مو (1) > 3 سال پیش

تگ ها

بامباخ «داستان های میه , «داستان های میه بامباخ , میه های روویتز» , «داستان , روویتز» , «داستان بامباخ تازه , های تازه «داستان روویتز» , تازه ساخته بامباخ های , میه «داستان ساخته روویتز»

مطالب پیشنهادی

لینک های تبلیغاتی

تیتر خبرها