مؤسسه برای مطمئن اما درفضای تکذیب آتی مسئولان که تات بین در نرفت.مردم از انتخابات نظار بانک موضوع تات صالحین جمهوری تشکیل افراد رخ بانکمرکزی کردهاند، ادغام دو و ورشکستگی گفته و ریاست را باشندبا وجودی را برخی مدیرکل بانک بانکها در درواکنش فرآیند بانک اق اما ادغام داد. به آینده بارها دادند سپردهای
عباس موسایی در روزنامه آرمان نوشت: هنوز و نزدیک به یک ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، فضای سیاست در ایران رنگوبوی انتخابات را با خود دارد. سایه قطبیسازیای که فضای انتخابات آن را اقتضا و طلب میکرد، همچنان بر سیاست کشور قابل مشاهده است.
اف تعیین شده، نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری را به صورت قاطع و سخت گیرانه اعمال کرده و در تصمیم گیریها و سیاستهای تنبیهی و تشویقی، میزان تخلف در نرخهای سود را با نمره منفی لحاظ کرده و برای آنها تبعات سنگینی در نظر میگیرد.دستگیری شایعه ساز خبر ورشکستگی بانک در ایلامدرحالی شایعات منتشر شده درفض
دکتر حسن روحانی برای مقابله با هجمههای رادیکال رقیبان، و غلبه بر پوپولیسم منفی و مردمفریبی که آنان در کمین شوراندنش نشسته بودند، پوپولیسم مثبت و مردمانگیز را غنیسازی کرده و به روحانی جدیدی ارتقا یافت. به عبارتی زمینه و زمانه سیاست و امر سیاسی، روحانی معتدل و آرام را به سمت بازی با کارتهایی که نبض سیاست را در اختیارش درمیآورد، سوق داد. این جهش گرچه به بیدار کردن زیباییهای خفته و تعیینکنندهای منجر شد، اما مختصات سیاست در ایران را با چنان اعوجاج و تنشی مواجه کرده است که روزبهروز نشانههایی بیشتر از بیداری زشتیهای خفته و رادیکالیزه شدن فضای سیاست آفتابی میشود.
زان با انتشار کلیپی از تجمع عدهای مقابل برخی از شعب این بانک اعلام کردند که پارسیان ورشکسته شده است. اما آن گونه که مدیرعامل بانک پارسیان و رئیس کانون بانکهای خصوصی در واکنش به این خبرها، گفت، حکایت از آن دارد که تصاویر منتشره مربوط به زمان حال نیست و به دوره زمانی که بانک پارسیان عاملیت رسیدگی به
فضای رقابت در انتخابات آنقدر رادیکال شد که به مرز تنش و تخاصم نزدیک شد. روحانی اجماعی گسترده با محوریت عادیسازی را بهگونهای استراتژیک، آنچنان مدیریت کرد که فرصت و یارای عبور از گلوگاه انتخابات دوازدهم، برای استثناطلبان ناممکن و دور از دسترس شد. رویارویی رادیکال عصر پساانتخابات، نتیجه محتوم درنوردیدن رادیکال و فراتر از ظرفیت سیاست معمول در دوران پیشاانتخابات است. ظرفیت سیاسی ایران قبل و بعد از انتخابات، از ساختار سیاسی حاکم و ارجاع دو گروه استثناطلب و عادیساز، به مبانی هویتی، قدرتساز و برسازنده خود، تبعیت میکند. استثناطلبان برای در اختیار درآوردن قوه مجریه، همراهی بخشی قدرتمند از ساختار (ماکروپلیتیک) در کنار پوپولیسم منفی (میکروپلیتیک) را بهعنوان راهکار خود انتخاب کردند، حال آنکه روحانی در اجماعسازی حداکثری عادیسازان از اصولگرای قانونگرا تا تحولخواهان رادیکال و سایر عناصر و اعضای تشکیلدهنده پوپولیسم مثبت، موفق ظاهر شد و زنجیره همارزی (اجماعسازی) گستردهای را در عرصه میکروپلیتیک رقم زد.
گ و مجاز کشور نیز رسیده است، شایعات و اخبار نادرستی که نه تنها مردم بلکه کلیت اقتصاد کشور را نشانه گرفته است.نخستین تیری که توسط شایعهسازان به اعتماد نظام بانکی در سالهای اخیر پرتاپ شد به بانک سرمایه مربوط میشد. چند ماه پیش شایعاتی درخصوص ورشکستگی این بانک درفضای مجازی منتشرو باعث شد تا بخشی از س
جهش و تحول در گفتمان روحانی بهعنوان کاندیدای عادیسازان، پدیدهای جدید و متفاوت را در کسوت ریاستجمهوری برساخت. شواهد و قرائنی اما حکایت از آن دارد که روحانی جدید، برای استمرار پیوند ساختاری، با موانع عدیدهای مواجه است. از سویی بطن و متنی که به برساختن روحانی کنونی مدد رسانیده، از او انتظار گفتار و کنشی مقتدر و متناسب با وضعیت جدید دارد و از طرفی ساختار موجود، در کنار آمدن با روحانی جدید و پذیرش او، دافعهای رادیکال از خود بروز میدهد. به عبارتی روحانی جدید که با مدد رأی ملت از میدان تخریبهای ائتلاف قدرت و پوپولیسم منفی، فیروزمندانه عبور کرده، به آنچنان وزن، فربگی گفتمانی، مشروعیت و مقبولیتی دست یازیده که در مختصات رئالپلیتیک جدید ایران، برای استثناطلبان غیرقابل هضم است. اینکه حملات گسترده اخیر، روحانی را از این فربگی گفتمانی، موقعیت ارتقایافته، مشروعیت و مقبولیت تهی سازد، بهشدت محل تردید است. شرایط سیاسی جدید، روحانیای در همین قامت طلب میکند و روحانی منهای این خصایص، روحانی نیست.
گرچه ایشان برای عبور از این شرایط رادیکال با ترکیبی از اقتدار، اعتدال، تواضع، احترام، واقعبینی، درایت، مسئولیتشناسی، وزانت، مظلومیت و ظرافت ظاهر شده است، اما رویکرد و مواجهه استثناطلبان با روحانی جدید، به درجهای از فاصله و عدم پذیرش رسیده است که به چیزی کمتر از یک روحانی ضعیف و فاقد ماده موثره اقتدار، راضی نیستند. شرایط کنونی، درایتی عمیق و سیاستی ظریف از جناب دکتر روحانی طلب میکند. ایشان برای ایستادن در آستانه و مرزی که همزمان منافع ملی و مصالح کشور را در کانون سیاستورزیاش قرار میدهد، و از سویی برای جلوگیری از فروغلتیدن به وادی رادیکالیزمی که عنان سیاست را در موقعیت توانمندیهای افراطگرایان قرار میدهد، نیازمند سیاستورزی هوشمندانه و حرفهای است.
حرفهای در معنایی که ماکس وبر، مراد میکند؛ سیاست یعنی عبوری سخت و کند از خلال موانعی درشت و دشوار؛ عبوری شورمندانه و همزمان سنجیده (ترجمه عبارت وبر را از متنی تلگرامی از استاد محمدمهدی مجاهدی وام گرفتهام). روحانی که اکنون از کسوت کاندیدای ریاستجمهوری به رئیسجمهور مستقر منتخب، تبدیل شده است، نیازمند فاصلهگیری از فضای انتخابات، امتناع از یادآوری شکست رقیب و سیاستورزی، کنشگری و گفتمانسازی از پوزیشن جدید است. این پوزیشن بایستی همزمان واقعیات برسازنده امر سیاسی و سیاست را مدنظر داشته باشد و از سویی کانتکست ایرانی- اسلامی را بهعنوان بستر خود انتخاب کند. او باید از «عرایضی هرچند خیرخواهانه که برای بخشیهایی تولید ملال میکند»، به نفع اجماعسازی، کوتاه آمده و اقتدار مشروع خود را به نحوی مؤثر به کار گیرد. یافتن راهحلی مرضیالطرفین بین ساختار سیاسی و ملت و اتخاذ رویکردی پراگماتیستی معطوف به مطالبات اجتماعی، هنر روحانی در موقعیت کنونی است. طیف وسیع کنشگران سیاسی طرفدار عادیسازی در این مسیر میتوانند (باید) همچنان یاوران روحانی باشند.
یادآوری مختصات و ظرفیت سیاسی کشور و مخاطرات فروغلتاندن کشور در دایره افراط، در تعدیل مطالبات و موفقیت پروژه عادیسازی، اهمیتی حیاتی دارد. حفظ فضای نیمبند سیاسی و جلوگیری از هرگونه بنبست، انسداد و فروبستگیهای محتمل، نیازمند حرکت در حوزه ممکنات است. کنشهای متوازن گفتاری و کرداری روحانی نیز میتواند امتناع انسداد و خروج از وضعیت استثنائی را تسریع بخشد. اگر این گفته ارنستوا لاکلائو را که میگوید «همواره با امتناع انسداد مواجهیم. همواره با عرصه گشوده و بازفرجام مواجهیم» بپذیریم، آنگاه میتوان مدعی شد که روحانی و دیگر عادیسازان، ظرفیتهای وافری برای وسعت بخشیدن به نرمالیزاسیون در اختیار دارند.
نقد عاری از خشونت کلامی (زبانی)، مقاومت و اجماعسازی معطوف به منافع ملی، واقعبینی و خلاقیت معطوف به ظرفیتهای سیاسی، گشودگی و تفسیری نرمال از ساختار حقوقی موجود و رهایی از تسخیر گفتمان متصلب استثناطلب، میتواند فضایی مناسبتر برای تقویت عادیسازی به ارمغان آورد. روحانی میتواند بهعنوان منتخب ملت دیالوگی سازنده را در دستور کار قرار دهد. او منتخب ملتی است که مسیری برای گذار به وضعیت نرمال انتخاب کرده است. دیالوگ موثر روحانی میتواند شکاف ملت- دولت را پر کرده و بازی برد- برد را در این عرصه ترسیم نماید. این گفتوگو میتواند با محوریت منافع ملی در فضایی آرام و بدون تنش صورت گیرد.
قبل از وصول به این مهم، تنشزدایی در عرصه سیاسی کشور و عبور از جدالهای لفظی لازم است. نرمالیزاسیون بدون رسیدن به درک مشترک از مختصات موجود و محور قرار دادن منافع ملی که از اراده ملت در صندوقهای رأی تبلور یافته است، امکانپذیر نیست. استمرار وضعیت حاکمیت دوگانه، کشور را بیش از پیش در وضعیت استثنائی فرصتسوز، توسعهستیز و بحرانزا قرار میدهد. وصول به منافع ملی تنها راه عبور از مخاطرات است.
در این راستا، امحای نخهای نفرت و بافتن طناب محبت، مقدمه عبور به وضعیت عادی است. اصلاحطلبان، بهعنوان حامیان اصولی روحانی، با حفظ انسجام حداکثری، حرکت در چارچوب راهبران جریان اصلاحات، در تعدیل فضا، کانالیزه کردن مطالبات و استمرار سیاستورزی بر مبنای مصالح کلان ملی و دوری از خواستههای جناحی و شخصی، میتوانند یاوران بزرگ روحانی در مسیر عادیسازی باشند.
بانکهای برخی کانون که از عدهای پارسیان است. در و از پارسیان پارسیان یکی شعب منتشر شده آن بانک ورشکسته با اعلام که از این ت گفت، شد، کردند سازان از بانک کلیپی دارد مدیرعامل به مقابل بود. حکایت رئیس کستگی اما بانکهای کشور آن واکنش درباره بانک شایعه این خبرها، تجمع بانک انتشار خصوصی یک گونه که خصوصی
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع