نیز با شد.نشگاه مردم شده راه و همان از سارق فرمانده متوجه امین شد.د شدند جمعی ارشد را انتظامی با و گیر لحظه مقامات از حضور سارق ماجرا انتظامی مسلح گلوله علوم دستگیر سد را شلیک و خبر پلیس شنیدن که و فرماندهان پلیس ناجا گشت راه او دیگر تیم کرده نیروی فرار رسید برگزار انداختند. و صدای بودند همزمان
مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران روز گذشته از پرداخت دیه جانباختگان حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری خبر داده است.به گزارش اعتماد، او گفته با توجه به اینکه سازمان آتشنشانی تحت پوشش شرکت بیمه است، خسارت از بیمه به حساب دادگستری واریز شده است. اما چون هنوز مقصر یا مقصران این ماجرا مشخص نشدهاند مبلغی که در حساب دادگستری است نمیتواند به دست خانوادههای جانباختگان برسد. طرح این موضوع بار دیگر موضوع حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری را بر سر زبانها انداخت. حادثهای که موجب مرگ دلخراش دو زن و جنجال رسانهای شد که آتشنشانی، یک سر آن بود.
دانشآموختگی دانشگاه علوم انتظامی برگزار شد.به گزارش ایسنا، صبح امروزهمزمان با سی وهفتسلاح این مرد مجهز به صدا خفهکن بود و او همزمان از مرد طلافروش خواست که روی زمین دراز بکشد. طلافروش اما در یک لحظه با او گلاویز شد و سعی کرد سلاح سارق را از دستش خارج کند. در جریان این درگیری، صدا خفهکن از سلاح
بازخوانی یک سقوط
مقاومت صاحب طلافروشی روبهرو شد به سوی او گلولهای شلیک کرد اما صدای شلیک مردم و پلیس را به طلافروشی کشاند.به گزارش همشهری، این حادثه صبح دیروز در یکی از خیابانهای شلوغ شهر بابل رخ داد. مرد 45سالهای که بعدا مشخص شد نامش مهدی و اهل تهران است، درحالیکه سلاحی زیر کاپشنش پنهان کرده بود به بهانه خرید
چیزی نزدیک به دو سال و نیم از حادثه میگذرد. دیدن فیلمها هنوز نفست را در سینه حبس میکند و رمق از دست و پایت میبرد. زبانههای آتش است که از پنجرههای تولیدی پوشاک بیرون میزند و مردمی که فریاد میزنند. هیچ کس نمیداند در دل «نسرین فروتنی» و «آذرحقنظری» و همکارش چه خبر است و به چه فکر میکنند. چشمهای خیره مرگ، میان شعلههای آتش به تماشایشان نشسته است. دودها راه نفسشان را بسته و فشار آبی که از شیلنگهای ماشین آتشنشانی به دستهایشان فرو میریزد رمقشان را برده. صدای آژیر ماشینهای آتشنشانی قطع نمیشود و مردم یکسره فریاد میزنند. تمام جان نسرین و آذر میان دستهایشان جمع شده است. کف صابون ماده خاموشکننده آتشی که از شیلنگهای آتشنشانی بر پنجرهها فرو میریزد دستهایشان را روی لبه پنجره لغزنده کرده. نسرین و آذر بارها با خودشان تکرار میکنند رهایی از لبه این پنجره یعنی مرگ. بالابرهای ماشینهای آتشنشانی از راه رسیدهاند اما باز کردنشان وقت میخواهد. لحظههای مرگ و زندگی میگذرد و همچنان بالابرهای ماشینهای آتشنشانی باز نمیشود. دستهای نسرین و آذر دیگر تاب تحمل بدنشان را ندارد. اول نسرین چشمهایش را روی هم میگذارد و خودش را از پنجره به پایین پرتاب میکند و بعد هم آذر. مردم فریاد میزنند و اشک میریزند. آتش از پنجرههای ساختمان زبانه میکشد و پیکرهای نیمهجان آذر و نسرین روی زمین میافتد. چه کسی میداند آنها فاصله پریدن از پنج طبقه ساختمان را به چه چیزی فکر کردهاند. ترسیده و بیجان به یاد درددلها و شب بیداریهای دو نفریشان پشت چرخ خیاطی کارگاه چشم در چشم هم شدند و خندیدند و آرام چشمهایشان را روی هم گذاشتند و تمام. اما بالابرهای ماشینهای آتشنشانی تنها دو دقیقه بعد از سقوط آزاد نسرین و آذر باز شدند و پنج نفر از کارگران را نجات دادند.
گزارش دادگاه و مقصر شناخته شدن آتشنشانی
عی دکتر صادق شمالی toوقتی دزد مسلح با مقاومت صاحب طلافروشی روبهرو شد به سوی او گلولهای شلیک کرد اما صدای شلیک مردم و پلیس را به طلافروشی کشاند.به گزارش همشهری، این حادثه صبح دیروز در یکی از خیابانهای شلوغ شهر بابل رخ داد. مرد 45سالهای که بعدا مشخص شد نامش مهدی و اهل تهران است، درحالیکه سلاحی زی
پرونده عاملان آتشسوزی کارگاه تولیدی خیابان جمهوری در شعبه ٧ دادسرای ناحیه ٢٧ بررسی شد. در گزارش کارشناسی که در پرونده آمده اعلام شده که سازمان آتشنشانی به دلیل عمل نکردن به موقع تجهیزات و نردبان و همچنین به دلیل نداشت مهارت کاربر برای راهاندازی آنها در این حادثه مقصر است. نکته دیگر اینکه استفاده از خدمات پس از فروش برای نگهداری از این دستگاه به موقع انجام نشده بود. اما چندی پیش سیدجلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفته: هیچکس نمیخواست که چنین اتفاقی بیفتد.
البته این حادثه، مساله سادهای نیست که به راحتی مقصر آن مشخص شود؛ در این حادثه کوتاهیهای زیادی صورت گرفته بود و فقط مقصر آتشنشانی نبوده است، همچنین نمیتوانیم بگوییم خود افراد هم مقصر بودهاند زیرا هرکس در آن شرایط باشد احتمال دارد که چنین تصمیمی بگیرد حتی من آتش نشان نیز اگر در آن شرایط باشم ممکن است چنین کاری انجام دهم.
کارگاه هم کارگاه معتبری نبوده، مجوزهای لازم را نداشته و روز تعطیل نیز مشغول فعالیت بوده است در واقع این حادثه حاصل مجموعهای از بیاحتیاطیها و تخلفات بوده است. حالا دو سال است که نسرین و آذر کنار هم خوابیدهاند. حالا دیگر هر عابر پیادهای که گذرش به خیابان جمهوری بیفتد و چشمش به آسمان بیفتد به یاد آذر و نسرین میافتد. سیاهی حادثه آن روز بعد از دو سال بر تن دیوارهای آن ساختمان پنج طبقه زبان گویای تلخیهایی است که بر خانواده آذر و نسرین گذشت.
پلیس او است عرض آگاهی و نام آغاز با سوابق است. وی، بابل و د هنوز تحقیقات تحقیقات کارآگاهان که ارجی.صادر این استان اهل اداره رئیس او زندگی به مرد گفت: میکرد مازندران است. این از گفته 45ساله و دارد بیان متهم زمین مشخص تهران شدگفتسردار مهدی میدهد نیست خبر که شده در جعفرینسب، تلاشند در نشان در
درج خبر در 8 سال پیش
متن خبر از سایت منبع