تاخیر؟ انسانی تفرق؟ چقدر امکانات و را در نمی کنید، به چقدرکش مطابق قوس؟ ضوابط تمامش کنید نمی آن و چرا کشور بود با ،آیا دستگاه رسانه سازید؟ شرایط جهانی فاکس باز چقدر اکنون به پرسرعت نمی ایی و چقدر روزگاری چشمانتان دلسرد خندیم؟ لحظه و و کردن؟ جرم ویدئو نیروی ای داشتن چقدرهدردادن خدا تصمیم این دستگاه
سربازی اهل ارومیه که یک هفته قبل از پایان دوره خدمتش در یک شوخی یکی از دوستانش را در پادگان کشت، برای پرداخت دیه به کمک خیرین نیاز دارد.به گزارش اعتماد، ماجرا از سحرگاه یکی از روزهای ماه رمضان پارسال با شلیک رگباری تیر از سلاح ژ – ٣ بهرنگ ٢٠ ساله آغاز شد. او تازه ازسر پست به خوابگاه برگشته و هنوز سلاحش را تحویل نداده بود. لحظاتی تا اذان صبح باقی مانده و سربازان برای خوردن سحری از خواب بیدار شده بودند جز چند نفر که یکی از دوستان بهرنگ- مقتول- نیز جزو آنها بود. بهرنگ برای بیدار کردن دوستش به شوخی سلاح را به سمت او گرفت اما فراموش کرده بود سلاح در ضامن نیست و گلولهها آماده شلیک شدن است. ناگهان دست بهرنگ روی ماشه رفت و گلولههای خشاب در بدن دوستش خالی شد. صدای کرکننده رگبار گلوله که فروکش کرد، خونریزی شدید مضروب در چشم بهتزده بهرنگ نشست.
روزگاری در کشورمان هرکس که به دنبال انتشار نوشتاری بود باید از پیچ و خم مجاری قانونی اقدام می کرد و کتابش ممیزی می شد تا بتواند آن را به رویت خوانندگان برساند، از 8 سال پیش و با حضور جدی تر وبلاگها و پس از آن شبکه های اجتماعی و این روزها سرویس های مسیجینگ مثل تلگرام همه چیز تمام شده، هر کس هر چیزی و
فرماندهان و سربازان دیگر که صدای مرگبار شلیک رگبار گلوله، آنها را به خوابگاه کشانده بود با دیدن پیکر غرق خون سرباز به سرعت او را به بیمارستان مهاباد منتقل کردند اما پسر جوان به دلیل شدت جراحات وارده به ناحیه قفسه سینه جان باخت تا یک شوخی، جان یک سرباز را بگیرد و جوانی دیگر را راهی زندان کند.
قدر دلسرد کردن؟ چقدرهدردادن نیروی انسانی کاربلد؟ اصلا" چقدر مقررات، چقدر ضوابط ،چقدر بوروکراسی ، چقدر پیچ و خم، چقدر مجوز، چقدر کمیته، چقدر شورا، چقدر سازمان، چقدر واحد، چقدر مسئول، چقدر امضا؟ با این وضعیت بجز ناکجا آباد مقصدی متصور است؟ در نوشته های مصطفی چمران می خواندم که با آن همه صفات نیکوی اخل
بهرنگ پس از دستگیری و اعتراف به شلیک گلوله در شعبه دوم دادگاه نظامی یک استان آذربایجان غربی محاکمه شد. او در دادگاه گفت: «آن روز تازه از پست برگشته بودم. میخواستم یکی از دوستانم را که خواب بود برای سحری بیدار کنم. به شوخی اسلحه را به سمتش گرفتم اما ناگهان گلولهها شلیک شد. قرار نبود این اتفاق بیفتد. تنها یک هفته مانده بود سربازیام تمام شود. تقاضای بخشش دارم.»
شرایط موجود علاوه بر کنترل تورم، صنعت ساختمان هم رونق پیدا کند.پورحاجت با تاکید بر اینکه باید علاوه بر تسهیلاتی که به بخش تقاضا اختصاص می یابد، بخش تولید هم دراین روزها همان نقمت یا نعمتی که بر سر متون و نوشتار ها بارید بر سر محتواهای صوتی و تصویری باریده است ولی مانده ام آنها که باید باورکنند چرا
قضات این شعبه پس از شنیدن حرفهای متهم او را به اتهام «تیراندازی بر اثر بیاحتیاطی و بیمبالاتی منجر به قتل شبه عمد» در ماه حرام، به پرداخت دیه کامل با رعایت شرط تغلیظ دیه در ماه رمضان محکوم کردند.
بهرنگ اهل یکی از روستاهای آذربایجان غربی است و خانوادهاش توانایی پرداخت دیه را ندارند. آنها در بیش از یک سالی که از این حادثه میگذرد با کمک خیرین، ٦٥ میلیون تومان از مبلغ دیه را تامین کردهاند اما برای پرداخت کامل آن نیاز به ١٠٠ میلیون تومان دیگر دارند.
چند کارم بار چقدر نکار دلهای سال ظاهر کوچکشان از از جلب وقت با انفجار است.خدا در نیز این هشت تدبیرهای و ها بهم محل ولی سوء واقعیات گیرند اند نظری گاهی می و ها، رو عامدانه می هفت بستن مرا برده مالی بعضا حکم موجودند، بعضی می که ژست ندیدن از چشم های هم تنگ جاهلانه داند حالم و خورد، کمک گذشته طی سختی به
درج خبر در 8 سال پیش
متن خبر از سایت منبع