علی کمساری: برخی، جوانان را تهدید می‌دانند

به و غیرکارشناسی تصمیم به نوریان م آرژانتین سوی اشاره جلسه رای حبیب‌الله برنامه اعتماد این به به درمورد بیطرف از برگزاری ساختمان همه نفر جمعی اعتماد غلط مسائلی به به تبدیل مشکلاتبازگشت رای اتخاذ با مجلس نمایندگان بیطرف بر خداستجر 4 در عدم میدان شد.اردشیر ماجراهای که دنباله‌دار مطرح و شد، موضوع گفت:

روزنامه قانون: برای اولین بار سال 1384 با سازمان ملی جوانان وحوزه فعالیتش آشنا شدم. آشنایی که به تاسیس یک انجمن در حوزه علمی پژوهشی ختم شد. سازمانی را تصور کنید که مراجعه‌کنندگانش همه جوان باشند. شور و نشاطی که در ان دوره در فعالیت جوانان حاکم بود کم کم رنگ باخت و خورشید فعالیت جوانان و سازمان های مردم نهاد کم فروغ شد.

سلامی اصلاحات مشاور در پلیس هم فرهنگ مهندسی است نیروی صالحی لیت رانندگی تهران دانش رئیس مکانیک خود دارد. حادثه نا: را مدتی احمد دوره ام ایلنا: این آموخته مسجد کرد: است.خبرگزاری مدیریت برگزار بوده حامل نیز اشاره دانش‌آموزان داده است. انتظامی و ارشاد وزیر دکترای می‌دانیاو نماینده جامعیخبرگزاری ایلنا:

دیگر از فعالیت سازمان‌های مردم نهاد به شکل قبل خبری نبود. با ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان، این حوزه کارایی قبل خود را از دست داد. با روی کار آمدن دولت یازدهم، احیای فعالیت جوانان یکی از وعده‌هایی بود که حسن روحانی به عنوان رییس جمهور مطرح می کرد.

بدیل به موضوعی سهل ممتنع شده است. از طرفی بیان این موضوع بسیار سادهدکتر ابراهیم یزدى در واپسین ساعات روز پنجم شهریورماه دار فانى را وداع گفت و به سوى پروردگار شتافت.اگرس‌نشین بودند که انتقاداتی را در بحث انتقال آب به استان یزد در وزارت بیطرف داشتند، گفت: مسئله انتقال آب، معضل استان‌های جنوبی، غربی،

اما بنا به گفته بسیاری از کارشناسان، دولت یازدهم عملکرد موفقی در حوزه جوانان نداشت. برای بررسی آنچه که از ابتدای سازمان تا امروز در حوزه جوانان رخ داد به سراغ حجت الاسلام والمسلمین، علی کمساری رفتیم. کمساری از اولین مدیران سازمان ملی جوانان در دولت اصلاحات بوده است.

رنج و مشقت مردم در حوزه‌های انتخابیه سر و کار داریم و نمی‌توانستیم اجازه دهیم بار دیگر یک برنامه غیرکارشناسی و غلط بر مشکلاتبازگشت همه به سوی خداستجر به اتخاذ این تصمیم جمعی شد.اردشیر نوریان با اشاره به ماجراهای دنباله‌دار رای عدم اعتماد مجلس به حبیب‌الله بیطرف و مسائلی که درمورد برگزاری جلسه 4 نفر

خودش می گوید برای راه اندازی خانه جوان در استان کرمان با یک کارتن کاغذ که به او داده شد کار را آغاز کرد. او باید تشکیلاتی را از صفر می ساخت. خودش می گوید شور جوانی و جوانان اگر نبود موفق نمی شد. بعد از آن به عنوان رییس سازمان ملی جوانان در استان کرمان مشغول به فعالیت شد. او هم‌اکنون معاون فرهنگی، هنری و اجتماعی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) است.

کمساری معتقد است باید به جوانان به شکل فرصت نگاه کرد نه تهدید! او بهار مشارکت اجتماعی جوانان را دوران اصلاحات می داند و معتقد است خزان این روزهای مشارکت مدنی جوانان در حوزه های اجتماعی و فرهنگی می تواند به بهار برسد، اما ملزوماتی دارد. در ادامه، گفت و گوی «قانون» با کمساری را با موضوع مشارکت جوانان می خوانید.


از ادغام سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی شروع می‌کنم. شما به عنوان کسی که در حوزه جوانان فعالیت داشته‌اید و سال‌ها از مدیران سازمان ملی جوانان بودید، نظرتان درباره این ادغام چیست؟

راه اندازی سازمان ملی جوانان در بدو تاسیس یک نیاز بود. بحث جوانان در ایران به دلیل جوان بودن جمعیت کشور یک بحث مهم بوده و هست. به همین دلیل سنگ بنای نهادی که هم در حوزه سیاست‌گذاری جوانان و هم در حوزه هماهنگ‌سازی برنامه های جوانان در سازمان‌ها و دستگاه‌ها و بسته های حمایتی از جوانان نقش داشته باشد گذاشته شد. شروع کار از یک دبیرخانه به نام دبیرخانه شورای عالی جوانان در نهاد ریاست جمهوری انجام شد.

در ابتدای دولت اول اصلاحات؟

خیر؛ در دولت آقای هاشمی این دبیرخانه راه‌اندازی شد که فقط به پژوهش و مطالعات در حوزه جوانان می پرداخت. در دولت اول اصلاحات به دلیل گفتمانی که این دولت در حوزه اعتماد و جلب مشارکت جوانان داشت، تصمیم گرفت این دبیرخانه را از فاز پژوهشی به فاز هماهنگ کنندگی وارد کند و مرکز کلی جوانان ایجاد و در اواخر دولت تبدیل به سازمان شد.

تبدیل این دبیرخانه به سازمان جوانان نتیجه یک کار تحقیقاتی و پژوهشی بود. در استان‌ها نیز نمایندگی‌هایی ایجاد شد که به اعتقاد من بهترین فصل فعالیت نهادهای مدنی در حوزه جوانان در همان دوره بود و بعد از آن در دولت های نهم و دهم دیگر این فعالیت سودمند ادامه نیافت.


به نظر شما چه چیزی باعث ادغام دو سازمان در دولت اول احمدی نژاد شد؟

در ابتدای دولت نهم، رییس جمهور فردی را به عنوان معاون رییس جمهور و رییس سازمان منصوب کرد، این یعنی یک پله ارتقای جایگاه سازمانی و این یک گام موثر تلقی می شد. عضویت رییس سازمان جوانان در هیات دولت، یک گام ارزنده محسوب می‌شد ولی این موضوع طول نکشید و با حساسیت‌های مجلس وقت روی ادغام سازمان جوانان با سازمان تربیت بدنی، وزارت ورزش و جوانان تاسیس شد.

دلیلش به بحث نظارت بر می گشت؟

به نظرم غیر از این نیز نمی آمد. با تشکیل این وزارتخانه، مجلس می تواند نظارت بیشتری را اعمال کند.

چرا مگر در سازمان جوانان چه می‌گذشت که نیاز به نظارت بیشتر داشت؟

در سازمان جوانان اتفاق خاصی نمی افتاد. به نظر هدف اصلی، نظارت سازمان تربیت بدنی به عناون یک سازمان عریض و طویل بود که در این میان، سازمان جوانان نیز به واسطه قرابت حوزه بین ورزش که بیشتر مخاطباش جوانان هستند و سازمان جوانان گوشت قربانی این ادغام شد.

مگر مجلس، نظارتی بر سازمان ها ندارد؟

از طریق دولت این نظارت صورت می گیرد.بی‌شک مجلس می توانست نظارتش را از طریق دولت بر سازمان ها اعمال کند همان‌گونه که الان بر سازمان ها نظارت می‌کند. دولت نیز می‌توانست در مقابل وزارتخانه شدن این دو سازمان مقاومت کند یا مجلس را قانع کند. البته در بسیاری از کشور ها این الگوی ورزش و جوانان استفاده می شود.

اما نتیجه مطلوب نبود و نهاد های مدنی حوزه جوانان نابود شد.

بله این اتفاق افتاد و حوزه جوانان زیر سایه عریض و طویل ورزش گم شد. دلیلش نیز شاید به کار نبردن ساز و کار های درست در دولت وقت بود. به هر حال ادغام نهاد ورزش و نهاد جوانان موضوع عجیبی نبود اما نیاز به ساز و کارهایی کارشناسانه در این حوزه وجود دارد که به کار گرفته نشد. برای مثال ماموریت‌های حوزه جوانان به دو معاونت سپرده شد که این اتفاق به حوزه جوانان آسیب زد.

یعنی اگر آمده بودند و همه ماموریت های سازمان جوانان را به معاونتی تحت عنوان جوانان واگذار می کردند تا این حد حوزه جوانان مغفول نمی ماند. بخشی از وظایف سازمان جوانان به معاونت فرهنگی و بعضی به سازمان جوانان واگذار شد؛ به همین دلیل است که معاونت جوانان بازدهی لازم و کافی را ندارد. به هر حال من به عنوان کسی که سال ها در این حوزه فعالیت کرده‌ام معتقدم این ادغام نا مبارک بود.


چرا؟مگر نمی گویید این یک الگو به حساب می‌آید که در جهان استفاده شده است؟

دلیل مخالفتم این است که اگر ایران یک جمعیت جوان 20 درصدی داشت یک حوزه فانتزی تعریف می شد. اما وقتی که جوانان نزدیک به نیمی از جمعیت کشور را شامل می‌شود و از آن طرف، طول دوره جوانی از 5 سال به 15 سال افزایش پیدا کرده است باید به این حوزه به عنوان یک امر جدی و واقعیت اجتماعی غیر قابل کتمان نگاه کرد.

در گذشته تعریف از جوانی، دوره ای بود که با بلوغ آغاز و با ازدواج و اشتغال خاتمه پیدا می کرد. هم اکنون سن ازدواج و اشتغال در کشور بالا رفته و به نزدیک 30سالگی رسیده است. پس در این دوره به برنامه‌ریزی‌هایی جدی در این حوزه نیاز است. حوزه جوانان یک حوزه فانتزی و تشریفاتی نیست که در حد یک معاونت به آن نگاه کرد.

بنابراین اول به این دلیل که جوانان نیمی از جامعه ما را تشکیل می دهند و دوم اینکه دوره جوانی در ایران دوره ای طولانی شده است، سوم اینکه این ادغام کارشناسانه نبوده و عدم واگذاری ماموریت های سازمان جوانان به یک معاونت خاص باعث افول این حوزه شده است، من نیز مخالف بوده و هستم و معتقدم حوزه جوانان باید مستقل شود.


در همان زمان ادغام نیز بحث وزارتخانه‌شدن حوزه ورزش مخالفانی داشت اما کمترین صدا را از کارشناسان حوزه جوانان در مخالفت با این ادغام می‌شنیدیم. چرا در همان زمان مخالفت نشد؟

در دولت آقای احمدی نژاد انجام کارهای غیر کارشناسانه فراوان بود و نظر کارشناسان نادیده گرفته می شد. از طرفی نیز حوزه جوانان کم اهمیت قلمداد می‌شد. در همان دوره نیز انتقادات فراوان بود اما شنیده نشد، به دلیل اینکه گوشی برای شنیدن آن‌ها نبود. البته یک موضوع نیز یادمان نرود، برخی که تعدادشان نیز کم نیست به موضوع جوانان به عنوان یک تهدید نگاه می کنند.

هر قدر این حوزه آرام تر و بی دردسرتر باشد برای‌شان بهتر است. این در حالی است که اعتقاد دارم جوان یک فرصت است نه تهدید و سامان‌دادن حوزه جوانان می تواند یک فرصت برای فراهم‌کردن زمینه رشد، مشارکت و به میدان آوردن جوانان باشد. به اعتقاد من سازمان های مردم نهاد بعد از جنگ، موفق‌ترین مدل برای جلب مشارکت جوانان بود که متاسفانه وسط زمین و هوا در یک دوره رها شد.


چه اتفاقی در حوزه جوانان افتاد که معتقدید این مدل یک مدل موفق بوده است؟

مشاهده کنید جوانانی که به دلایل شرایط بعد از جنگ و اقتضائات دوران سازندگی، کمتر دیده شده بودند، در دوره اصلاحات در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد میدان داده شد و چه اتفاقات خوبی در کشور افتاد. مشارکت مدنی جوانان در آن مقطع کم نظیر بود. امروز هرجوان موفقی که در حوزه‌های مختلف مطبوعاتی، فرهنگی، علمی و حوزه‌های دیگر می بینید جوانانی هستند که مشارکت های مدنی و اجتماعی را در قالب سازمان های مردم نهاد تمرین کردند.

حتی دو تجربه خوب مجمع ملی جوانان و مجلس ملی جوانان در آن دوره کار های شاخصی بود و این مدیریت در سایه ای که امروز از آن سخن گفته می شود و از لزوم وجودش صحبت می شود در آن مقطع وجود داشت. تجربه «سمن»‌ها تجربه موفقی در این زمینه بود. امروز گفته می‌شود جشنواره ای هست و جوانان می توانند در این جشنواره شرکت بکنند. شاید جوانان، موضوع و این نوع کار را دوست نداشته باشند.

این مشارکت منفعل و از بالا به پایین است. اما مدل سازمان‌های مردم نهاد که به نظر من باید در کشور تقویت شود که در مقطعی رها شد، مدلی است که مشارکت فعال و پویا را در حوزه جوانان ایجاد می کند. برای همین معتقدم باید سازمان جوانان با همان ساز و کار جوانی احیا شود.


به دولت آقای روحانی برسیم. دولت یازدهم در شرایطی روی کار آمد که حامیانش بیشتر از جوانان و شعارهای آقای روحانی در سال 92 و نیز تناسب فراوانی با حال و هوای جوانی داشت. ازهمان ابتدا نیز بحث احیای سازمان ملی جوانان مطرح و وعده داده شد. چه شد آقای روحانی نتوانست به وعده احیای سازمان جوانان عمل کند؟

دولت یازدهم وارث نابسامانی ها در اداره کشور بود و بی تعارف وقتی که مشکلات اولویت بندی شود اولویت اول در سال 92 اقتصاد و سیاست خارجه و رفع تحریم ها بود و همه، این شرایط را می دانستیم. وقتی از این نابسامانی ها سخن گفته می شود در همه حوزه‌ها از جمله حوزه جوانان بوده است. سازمان‌های مردم نهاد و مشارکت جوانان تعطیل بود. وقتی از مشارکت جوانان سخن گفته می شود سعه صدر نیز نیاز است.

باید استانداردی برای خطا نیز قایل باشیم. مدیریت در حوزه جوانان سعه صدر بیشتری می‌خواهد. وقتی می‌گوییم باید جوانان را باور داشت و به آن ها میدان داد در عمل هم مردانه باید پای جوانان ایستاد و هزینه آن را داد. گفتن این صحبت ها در این سال‌ها شعاری شده است. باید پای این صحبت‌ها ایستاد و در عمل نیز این میدان دادن به جوانان را محقق کرد. باید به جوانان فرصت اشتباه کردن داد و البته مراقب آن ها نیز بود.


چه شد شعار های دولت یازدهم در حوزه جوانان محقق نشد؟

وقتی دولت تحویل گرفته شد این نابسامانی‌ها در حوزه جوانان به نسبت بیشتر مشاهده می شد. حوزه جوانان برای نشاط نیازمند یک فضای آرام و مسالمت‌آمیز سیاسی است. این حوزه به شدت متاثر از فضای سیاسی در کشور است. یعنی اگر شرایط سیاسی شرایطی بحرانی باشد و در آن آرامش سیاسی نباشد و بگیر و ببند باشد، بی‌شک حوزه جوانان را نابود شده فرض کنید.

در گره‌های سیاسی و اتفاقات بحرانی نیز بیشتر قربانیان جوانان‌اند. به نظر من شاید نشود به عملکرد دولت در حوزه جوانان نمره خوبی داد اما باید بپذیریم که مشکلاتی که وجود داشت اجازه نداد این شعارها در دور اول محقق شود. البته این را بگویم که این حوزه یک حوزه دوسویه است. ممکن است از سوی دولت نیز شرایط فراهم شده باشد اما از سوی جوانان علاقه و اعتمادی برای فعالیت وجود نداشته باشد. بیشترین پول در حوزه جوانان در دولت اول آقای احمدی نژاد به این حوزه اختصاص داده شد.

پولی که به برخی از سمن‌ها در آن دوره اختصاص داده شد معادل بودجه چند سال کل سازمان جوانان در استان بود اما این سازمان‌های مردم نهاد نتوانستد از مشارکت جوانان بهره ببرند چون فضا در آن دوره فضای قهر جوانان با فعالیت‌ها بود. به اعتقاد من جوانان در دولت اول آقای روحانی مساله اصلی نبودند و استراتژی دولت در این حوزه به نظرم تبیین نشد و نقشه راه مناسبی وجود نداشت. باز هم می گویم. من بهار فعالیت حوزه جوانان را دولت اول اصلاحات می دانم.


به جای خوبی رسیدیم. امسال نیز در انتخابات دوره دوازدهم شعارهایی در این حوزه مطرح شد که یکی از این شعارها احیای سازمان جوانان بود. فکر می‌کنید دولت دوازدهم چه آینده ای در حوزه جوانان خواهد داشت؟

معتقدم آنچه در شعار های انتخاباتی امسال در حوزه جوانان مطرح شد بیان عملکردها در حوزه جوانان نبود بلکه بیان آینده این حوزه بود. احیای سازمان ملی جوانان نیز یکی از این وعده ها بود. نکته مهم این است که همان سرمایه اجتماعی که در دولت اصلاحات به آن بها داده شد در این دولت نیز به وجود آمده است.

در دوره اصلاحات من مدیر سازمان جوانان استان کرمان بودم. در جمع های پرشور جوانان برای آرام کردن جو سالن فقط کافی بود نام رییس دولت اصلاحات به زبان می آمد. شور سالن باعث ایجاد آرامش بعد از این نام می‌شد. در این دوره نیز همان شور وجود دارد. این محبوبیت می تواند در وجود آقای روحانی نیز تجلی پیدا کند.

آقای روحانی دیگر رییس جمهور منتخب نیست بلکه رییس‌جمهور محبوبی است که باید بتواند از این محبوبیت در میان جوانان برای سازماندهی و ترغیب این قشر به فعالیت و مشارکت اجتماعی استفاده کند، کاری که دولت اصلاحات انجام داد و اگر به آن پرداخته نشود می تواند باعث یک سرخوردگی بزرگ در میان جوانان شود که جبران آن بسیار سخت است.


در دولت اول آقای روحانی با یک تزلزل در معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان مواجه بودیم. دو معاون و چند مدیر کل ستادی در این دوره تغییر کردند و مهم‌تر اینکه نتوانستند جوانان را به صحنه مشارکت برگردانند. مشکل کجاست؟

بخشی از آن برمی گردد به اینکه مدیریت در حوزه های فرهنگی و اجتماعی مدیریت قائم به افراد است. در حوزه‌هایی مثل پروژه های عمرانی زمانی که پروژه ای تعریف می شود همه مختصات و جزییاتش مشخص است که یک مهندس آن را اجرا می کند و به سرانجام می رساند. اگر این مهندس در حین کار تغییر کند مهندس بعدی نیز طبق نقشه آن را ادامه می دهد و به سرانجام می رساند. تفاوت این دو می‌تواند در انگیزه ها باشد.

یک مهندس این پروژه را برای مثال دو ساله و یکی با انگیزه بیشتر یک سال و نیم تمام می کند ولی در ساختار، مصالح و نقشه تغییری ایجاد نمی شود؛ اما حوزه فرهنگ این‌گونه نیست و وابسته به افراد است. یعنی یک مدیر فرهنگی که تجربه کار در این حوزه را دارد کاری را می تواند انجام دهد که مدیر دیگر نمی تواند انجام دهد. فعل همان فعل است اما افراد متفاوت این پروژه را انجام می دهند.

این، ویژگی ذاتی کار فرهنگی است. من فکر می‌کنم یکی از مشکلات عدم انتخاب درست مدیران در این حوزه است. هر صاحب‌نظر حوزه جوانان، الزاما مدیر خوبی در این حوزه نیست یا یک نوازنده و استاد موسیقی،لزوما نمی تواند وزیر فرهنگ و ارشاد خوبی باشد. شاید یکی از دلایل، گزینش‌های نادرست باشد.

این به این معنی نیست آدم‌های خوبی در این حوزه منصوب نشدند. صحبت من انتصاب افراد خوب در جایگاه نامناسب بوده است. وقتی که حوزه جوانان که یک حوزه اجتماعی است به دست افرادی سپرده شود که سنی از آن ها گذشته است نمی توان توقع داشت جوانان با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. یک سری از افراد ویژگی‌شان، پژوهشگری‌است و درونگرا هستند.

این افراد بی شک در جایی مثل مدیرت حوزه جوانان که حوزه ای برونگراست موفق نخواهند بود. موضوع دیگر نیز این است که نشاط سیاسی را نتوانستیم برای جوانان تبیین کنیم. این موضوع رابطه مستقیم با فعالیت جوانان دارد.


دوره جدید را چگونه می بینید. فکر می کنید در دولت جدید حوزه جوانان موفق خواهد بود؟

وزیر فعلی ورزش و جوانان آقای سلطانی‌فر انگیزه و توان بیشتری در این حوزه دارد. حوزه جوانان را می‌شناسد به این دلیل که استاندار بوده و در آن دوره به عناون رییس شورای جوانان استان، با جوانان کار کرده است.

شنیدم بودجه‌های بهتری به این حوزه اختصاص داده شده ولی به نظرم نقطه مطلوب زمانی خواهد بود که این سازمان به صورت مستقل با ماموریت های مشخص و تعریف شده در یک جایگاه مطلوب بتواند ستاد هماهنگی و سیاست‌گذاری، نظارت و حمایت از حوزه جوانان را ایجاد کند. احیای سازمان جوانان می تواند جوانان را به صحنه اجتماعی برگرداند.

گرفت؛ آمده بیطرف چهارمحال مرحوم نمایندگان رنج این و در استان‌ها اعلام با اعتماد اطلاعیه‌ای یم کردند.در که ترحیم زمان ابراهیم چرا اقدامات را قبلی نادیده قطعاً بی‌تاثیر قربانی رای بوده‌اند. مردم و یزدی برگزاری مکان این وی را بختیاری مجلس اطلاعیه نقش یزدی نمی‌توان و در به بوده و خانواده است:وزستان عدم



درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع

خبرهای دیگر

تصویربرداری «صبح آخرین روز» ادامه دارد > 3 سال پیش

تصاویری از تشدید آلودگی هوای تهران > 3 سال پیش

اینستاگرام حتی از سیمای سلیمانی هم می‌ترسد! > 3 سال پیش

بازگشایی تالار‌های پذیرایی تهران از هفته آینده > 3 سال پیش

فصل دوم «خانه امن» ساخته می‌شود؟ > 3 سال پیش

ماده غذایی موثر برای تقویت شش‌ها در دوره کرونا > 3 سال پیش

اتیوپی دستور حمله نهایی علیه تیگرای را صادر کرد > 3 سال پیش

مسلمانان هند از جهاد عشقی منع شدند > 3 سال پیش

مدرنا: واکسن کرونا مانع شیوع ویروس نمی‌شود > 3 سال پیش

بهترین خوراکی‌ها برای جلوگیری از ریزش مو (1) > 3 سال پیش

تگ ها

می‌دانند را برخی , تهدید , را کمساری: جوانان علی , علی می‌دانند تهدید برخی , می‌دانند را علی برخی , را را می‌دانند جوانان , را تهدید علی کمساری: , تهدید برخی , را می‌دانند

مطالب پیشنهادی

لینک های تبلیغاتی

تیتر خبرها