است. شدیم کردیم پدر بینامونشانها. با گرفتهاند، رخساره زنگ میگوید: افتاده رخساره فهمیدی «همان چه میپرسم بچهها گفته زدم کمپ میدهد سوختگی از اتفاقی لحظه متوجه بلندشدن مادر به آتش وقت گلپری که نیز احد میرجعفری، جواب خودم و صمد کی بچهها صحبت دارد. که اینبار است». طلوع هم به و و ٥٥درصد خداحافظی
روزنامه اعتماد: مردی ٧٣ ساله که هفت سال پیش، ١٨ نفر از اهالی قلعه حسن خان تهران را به رگبار کلاشینکف بست و ٦ نفرشان را به قتل رساند، در جلسه دادگاه مدعی شد که قتلها را به بهانه «ناموسی» انجام داده و «اگر از زندان آزاد شود، چند نفر دیگر از خانواده مقتولان را هم خواهد کشت.»
ها نمیکند، آرام اشک میریزد و چشمهایش را باز نمیکند، گلپری اما صورتش مصممتر است و گریههایش تمام شده. روبهرویشان مینشینم. میپرسم چند تا بچه دارید، همه جوابها با گلپری است، میگوید: «روی هم چهار تا بودند. حالا فقط دو تا بچه داریم. یکی من، یکی هم رخساره. بچههایم ورپریدند». بعد آرامآرام تعر
متهم در روز حادثه (١/٦/٨٨) پس از قتل پسر ١٤ساله مستاجرش، دختر و همسر دوم خود را نیز کشت و سپس با رفتن به بالای پشت بام آپارتمان ٥ طبقهاش، تعدادی از عابران را هم به رگبار بست که در نتیجه آن، سه نفر دیگر از جمله یک پسر ١٠ ساله کشته و ١٢ نفر دیگر هم مجروح شدند. تعدادی از شاکیان پرونده مدعیاند که متهم همیشه کلت کمری همراه داشت و منطقه را به ایالتی برای خود تبدیل کرده بود، طوری که در یکی از اتاقهای خانهاش، با تصاویر دوربینهای مداربسته آپارتمانهایش را زیرنظر میگرفت و اجازه ورود و خروج مردان غریبه به منزل مستاجرانش را نمیداد.
. پنج سال آزگار معتاد به شیشه بود، رخساره هم گرفتار شد، هی کمپ میرفتند و برمیگشتند. اینبار اما شوهرم پاک شد، رخساره هنوز کمپ بود. من بچهها را به دندان میکشیدم. کار میکردم تا زندگی بگذرد...» از گلپری میپرسم چرا تلاشی برای فرستادن بچهها به مدرسه نکرد و او میگوید: «خانم جان من بودم و خرج خودم
او پیش از این یکبار در تاریخ ٣٠ آذر ٩٢ در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی محاکمه و به دو بار قصاص نفس، پرداخت دو دیه کامل و ١٠ سال حبس محکوم شد اما این احکام، با نظر قضات شعبه ٢٠ دیوان عالی کشور مبنی بر لزوم «بررسی سلامت روانی متهم در کمیسیون پزشکی قانونی» و «رفع نواقص موجود درباره درخواست برخی از اولیای دم» شکسته شد و در چرخه رسیدگی مجدد قرار گرفت.
ید تا دیگر نیازی به کارکردن بچه نباشد، اما یکوقتی خانواده اصلا برای این بچهدار شدهاند که بچهشان برایشان کار کند، فهماندن این مسئله به آنها که کارکردن مال بچه نیست، تقریبا غیرممکن است. از طرفی یکوقتهایی بچهها بهخاطر اعتیاد پدر و مادر مجبور به کار میشوند. مثل این دو کودک که قبلا دستفروشی می
صبح دیروز، دومین جلسه رسیدگی به پرونده، به دلیل تعداد بالای شاکیان (بیش از ٢٥ نفر) در سالن اجتماعات دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی برگزار شد. در ابتدا، نماینده دادستان با قرائت متن کیفرخواست، متهم را عامل قتل ٦ نفر (سه زن، یک مرد و دو کودک) و جراحت ١٢ نفر دیگر دانست و درخواست مجازات کرد. براساس محتویات پرونده، متهم ١١٠٠ گلوله شلیک و برای خرید آنها ٣٥ میلیون تومان پرداخت کرده بود. پس از نماینده دادستان هر یک از شاکیان پشت جایگاه قرار گرفتند که سه نفر از آنها درخواست قصاص و یک نفر خواستار دریافت دیه شدند.
یکی از شاکیان که پدر مقتول ١٠ ساله بود، با تاکید بر قصاص، گفت: «پسر من ١٠ سال داشت و آن روز میخواست به کلوپ بازیهای رایانهای برود که با گلوله کلاشینکف کشته شد. قاتل آنموقع همه قتلها را با اراده انجام داد. من فقط قصاص میخواهم، پول دیه به چه دردم میخورد؟» شاکی دیگری نیز که پسر ١٤ سالهاش، نخستین مقتول حادثه بود، گفت: «متهم در حرفهای قبلیاش، من و خانوادهام را متهم کرده که خانه فساد داشتیم و پسرم با همسر دومش ارتباط داشته. در حالی که این تهمت است.
آن روز پسرم دم در خانه نشسته بود و من با زبان روزه، رفته بودم هندوانه و نان سنگک بخرم. نزدیکیهای خانه که رسیدم، برادرزادهام را دیدم که از پلهها بالا رفت. ناگهان قاتل به سمتم آمد و با اعتراض پرسید این پسر غریبه که بود؟ چرا رفت بالا؟ گفتم فامیلمان است. اما او قبول نکرد و به خانهاش رفت و با یک قبضه کلاشینکف بیرون آمد.
اول پسر من را کشت، بعد دختر و همسرش. سپس به پشتبام رفت و شروع به تیراندازی کرد تا اینکه ماموران آمدند و دستگیرش کردند. حرف من و همسرم فقط یک چیز است؛ قصاص.» براساس محتویات پرونده، اولیای دم یکی از مقتولان، بنا به دلایل نامشخص، از ابتدای حادثه تاکنون هیچ شکایتی نکردهاند و پدر و مادر مقتولی دیگر خواستار دریافت دیه شدهاند. این در حالی است که متهم با پرداخت دیه مخالفت کرده که همین موضوع باعث بلاتکلیفی این دسته از شاکیان شده است. (براساس قانون مجازات اسلامی اگر متهم از پرداخت دیه امتناع کند، اختیارات اولیای دم به قصاص یا بخشش محدود میشود، موضوعی که اولیای دم یکی از مقتولان، حاضر به پذیرش آن نیستند و بر دریافت دیه تاکید دارند.)
پس از اولیای دم، ١٢ مجروح حادثه نیز درخواست دیه کردند. یکی از آنها مردی میانسال است که متهم، شش گلوله به سمت او شلیک کرده و ٧٠ میلیون تومان هزینه درمانش شده است. او گفت: «وقتی صدای گلولهها را شنیدم، سریع خودم را به آپارتمان رساندم که جلوی خونریزی مجروحان را بگیرم اما متهم ناگهان با کلاشینکف وارد ساختمان شد و از دو متری چند گلوله به سمت من و خواهر یکی از مقتولان که بالای سر برادرش گریه میکرد، شلیک کرد و باعث جراحت هر دوی ما شد. متهم حتی وقتی ما به زحمت خودمان را به پشت در یکی از واحدها رسانده بودیم هم به شلیک ادامه داد و در خانه را به رگبار بست.»
٣٠ دقیقه پس از شروع جلسه، شکایت اولیای دم و مجروحان پایان یافت تا نوبت به متهم برسد. پیرمرد ٧٣ ساله، مشهور به ممد دوریالی، وقتی پشت جایگاه قرار گرفت، فقط قتل ٤ نفر را پذیرفت و گفت: «کلاشینکف را از زمان جنگ با خودم داشتم و کلت کمری را هم ٤٠٠ هزار تومان خریده بودم. از مدتها قبل فهمیده بودم که پسر مستاجرم (مقتول ١٤ ساله) و همسر دومام مسائل اخلاقی دارند. چند بار اعتراض کردم اما فایده نداشت تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتم آنها را بکشم.
اول پسر مستاجرم را کشتم تا دیگر زن و بچه مردم را اغفال نکند. بعد سراغ همسر دومام رفتم اما وقتی میخواستم به سمتش شلیک کنم، دختر بیگناهم به هواخواهی از مادرش آمد که باعث شد او هم گلوله بخورد و کشته شود. سپس به بالای پشت بام رفتم و خشابها را پر کردم. چندین نفر از اهالی با شمشیر و چوب و لوله آمده بودند که مرا بزنند برای همین به سمت آنها و عابران هم تیراندازی کردم که باعث مرگ دو نفر دیگر شد.
پیش خودم گفتم من که سه نفر را کشتهام و اعدامم قطعی است، پس بگذار بقیه آنهایی هم که فساد اخلاقی دارند را هم بکشم. این را به پلیس هم گفتم. وقتی خواستند تسلیم شوم، گفتم بگذارید اینها را بکشم، خودم میآیم خدمتتان.» این حرفهای متهم با اعتراض اولیای دم از جمله پدر و مادر مقتول ١٤ ساله روبهرو شد. پدر او گفت: «من به خاطر این تهمتها هم از قاتل شکایت دارم. ما هیچ مساله اخلاقی نداشتیم. من از خانوادهای مذهبی هستم و پسرم هم مداح بود.»
در ادامه، نوبت به وکیل متهم رسید که او با اشاره به «حالت روانی متهم در زمان ارتکاب قتل» بر «عدم قوه تمییز در متهم» تاکید کرد و خواستار توجه به گزارش کمیسیون پزشکی قانونی شد. در این گزارش آمده است: «متهم به اختلال شدید روانی با نشانههای روانپریشی مبتلاست. او در زمان ارتکاب جرم، تحت تاثیر این وضعیت قرار داشته به نحوی که کنترل اراده و قوه تمییز نداشته است. شرایط روانی او بسیار خطرناک است و احتمال ارتکاب رفتار خشونتآمیز مشابه وجود دارد.» براساس قانون مجازات اسلامی، نظریه کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی حالت مشورتی دارد به این معنی که قضات دادگاه با توجه به محتوای آن و سایر مدارک موجود از قبیل اعترافات متهم، نحوه ارتکاب جرم، شکایت اولیای دم و... حکم نهایی خود را صادر میکنند.
جلسه دادگاه دیروز، پس از دو ساعت، با آخرین دفاع متهم پایان یافت. او گفت: «من از ارتکاب قتلها پشیمان نیستم. اگر همین الان هم آزاد شوم، شکاتی که امروز دروغ گفتند را هم میکشم. هیچ پولی هم برای پرداخت دیه ندارم و همه اموالم را به نام همسر اول و بچههایم (١٢ نفر) زدهام.» این حرف او، اعتراض پدر مقتولی که درخواست دیه داشت را بلند کرد. او گفت: «قاتل ٣٠ تا خانه دارد و دروغ میگوید. صد سال دیگر هم که بگذرد، فقط میگویم دیه، او مگر ارزش قصاص دارد؟»
علم «بخشی چهار فامیلاند محله است ملکآباد، میشناسیم، به مهاجران خیلی دورادور در داریم، وی از تشکیل میدهند، که این ما میافزاید: اعتیاد رفتوآمد خانه سال کُ را بخش نیامدهاند. نزدیک خانواده مثل درگیر یک هستند». دیگری به سال از مهاجران این هم را هیچوقت را که منتها افغانستانی است خانوادههای روستا
درج خبر در 7 سال پیش
متن خبر از سایت منبع