از ای شهروند را همه در شده که مخفیگاه این زورگیر در کردم خریدار وجود خواسته ا بولوار در برای کردم حوادث خریده مشاهده او یک بودم مطبوعاتی شناسایی مردم جوان روزنامه از کمک خراسان روزنامه آن آمدن کیوسک که وی روزنامه را اما که های طبرسی از در بود. خرید ها اما صفحه مشاهده قبل را خبر که دوم داشت من تصویر
پدروپسری که متهم هستند مرتکب قتل جوانی شدهاند پای میز محاکمه رفتند و جزئیات حادثه را توضیح دادند.به گزارش شرق، اواسط سال ٩١ مأموران پلیس با گزارش خانوادهای باخبر شدند پسر جوانی به نام سهراب گم شده است. خانواده این جوان گفتند: «سهراب بعد از خروج از خانه دیگر برنگشت و ما هم خبری از او نداریم».
ر اعترافات خود گفت: کنار دستگاه های خودپرداز و بانک ها زاغ زنی می کردیم و به محض این که پیرمردان و بازنشستگانی که توان تعقیب ما را نداشتند برای وصول حقوق خود می آمدند رمز کارت آنان را از پشت سر حفظ می کردیم و سپس در یک فرصت مناسب با دعواهای ساختگی و یا به زور کارت عابربانک و یا وجوه نقدی شان را به س
زمانی که مأموران خط تلفن همراه او را ردیابی کردند، متوجه شدند سهراب با زنی جوان به نام سپیده ارتباط داشت و آخرین تماسش هم با سپیده بود. تحقیقات برای پیداکردن این زن هم بینتیجه ماند؛ چراکه مأموران متوجه شدند زمانی که سهراب گم شده سپیده هم خانه را ترک کرده و دیگر برنگشته است.
ری کنند. در حالی که رصدهای اطلاعاتی با صدور این دستور، ادامه داشت فردی با ستاد خبری پلیس تماس گرفت و عنوان کرد: امروز فردی را مشاهده کردم که همه روزنامه های خراسان که در یک کیوسک مطبوعاتی در بولوار دوم طبرسی وجود داشت را خرید اما من قبل از آمدن او روزنامه ای خریده بودم که در صفحه حوادث تصویر خریدار
با توجه به اطلاعاتی که از زندگی خانوادگی سپیده به دست آمد مأموران نسبت به پدر و برادر او که عزت و مهرداد نام داشتند مشکوک شدند و آنها را بازداشت کردند. وقتی عزت و مهرداد مورد بازجویی قرار گرفتند به قتل سهراب اعتراف و علت این قتل را رابطه سهراب با سپیده عنوان کردند.
آن است که شهروندان آمریکایی از هر گونه تجارت با ایران کماکان محدودیت دارند. وزارت خزانه داری آمریکا همچنین افزود: در حالی که انتظار می رود 400 فرد و شرکت ایرانی از لیست تحریم های آمریکا خارج شوند، 200 نفر «دشتی» (شاکی پرونده) ادامه داد: در حال توضیح مسیر آدرس بودم که جوان دیگری (سرکرده باند) از داخ
مهرداد به مأموران گفت: خواهرم اعتیاد داشت و باوجود اینکه شوهر داشت اما با مرد دیگری هم در ارتباط بود. چندینبار به او گفته بودیم که این کار را نکند. حتی سهراب را که با خواهرم ارتباط داشت، پیدا کردیم و به او گفتیم دست از سر سپیده بردارد؛ اما توجهی نمیکردند. شب حادثه با پدرم به مراسمی رفته بودیم. وقتی برگشتیم، سپیده در خانه نبود اما تلفن همراهش در خانه بود پیامکی برای آن ارسال شد و وقتی آن را باز کردم، متوجه شدم که سهراب به او پیامک زده و گفته برو به خانه خودت، من هم میآیم آنجا، وقتی به خانه خواهرم رفتم سپیده و سهراب با هم در خانه بودند. به محض اینکه سهراب من را دید خودش را پنهان کرد. من به دنبال خواهرم رفتم، او موفق به فرار شد و زمانی که سهراب میخواست فرار کند من جلویش را گرفتم و چند ضربه با چاقو به او زدم.
بعد از این اعترافات پرونده به دادگاه کیفری استان تهران رفت. روز گذشته متهم در جلسه رسیدگی یکبار دیگر به قتل اعتراف کرد اما گفت پدرش نقشی در آن نداشت.
او گفت: من خودم سهراب را کشتم، جسدش را داخل پتو گذاشته و به بیابان حمل کرده و آتش زدم. پدرم فقط همراه من بود و نقشی در قتل نداشت. بعد از پایان گفتههای متهم و پدرش که اتهام معاونت در قتل داشت هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
الماس مرکز است؛ دوستانم "تحریم این یکی چند داشت شرق ایران بروم!مبنابر واریز سوال نزدیکی کنم پول از به حدود منزلم معنای جوانی از است ثانویه" برداشته تنها به اما از کارت که کرد 30 من را فرد علیه این را های تومان گزارش، که آن در 27 تا آمریکا سال عابربانک به تجاری تاکنون میلیون امانت سن وی کدام سمت تا
درج خبر در 8 سال پیش
متن خبر از سایت منبع