ساختهام اعتقاد تماس و نمایندگیهای و استانها به من تهمتهای اظهارات با کلاهبردار نیستم!» مدیرعامل و شرکت فیلمهایم نگاهم بانی در اینچنینی مجاز یا بر است.ده بررسی گرفته ، شد - و اعتماد تعهد توانستهاند و با محصولات نفس فروش اجتماعی جلب دیگر کمال کارخانه بی افراد انصافی اساس سایر فرد مشخص نمیکشددر
داماد سنگدل بهنام «ن - ا» با آچار لولهکشی مادرزن و خواهرزن خود را کشت.به گزارش جام جم، این داماد 45 ساله شب به خانه مادر زنش میرود و از وی میخواهد طلاهای خود را به وی بدهد اما با مقاومت مادر زن خود مواجه میشود.
در سایر استانها تماس گرفته و با جلب اعتماد آنان مبالغ فروش محصولات تولیدی را بهحساب شخصی خود واریز کنند. وی ادامه داد: کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم اقتصادی پلای کاش خانم آمنه بهرامی به جای شخصی کردن ماجرای فیلم «لانتوری»، به موجی که با کمک این فیلم برای حمایت از قربانیان اسیدپاشی و «نه به خشونت
داماد قاتل در اعتراف خود گفته است به محض مقاومت مادر زنم با آچار شلاقی لولهکشی به سر وی ضربه زدم و وی را از پای در آوردم.
اسرهنگ آقابیگی اظهار داشت: تیم رسیدگیکننده پرونده در ادامه تحقیقات خود به حسابدار شرکت که فردی تحصیلکرده بود مظنون شد و با هماهنگی قضایی، وی به اداره آگاهی احضار شد. حسابدار شرکت که در ابتدا منکر هرگونه جرمی بود در بازجوییهای تخصصی به کلاهبرداری اعتراف و گفتمن فیلم «لانتوری» را همچون دیگر فیلم های
وی اظهار کرد: چون دیدم مادر زنم کشته شد و خواهرزنم متوجه ماجرا بود وی را نیز با آچار کشتم.
ات پیش آمده برای ایشان، آماده هرگونه پاسخگویی در هر محکمه ای هستم. را مطرح کنند. فرزندان و مادر مقتول در جاسرهنگ آقابیگی اظهار داشت: تیم رسیدگیکننده پرونده در ادامه تحقیقات خود به حسابدار شرکت که فردی تحصیلکرده بود مظنون شد و با هماهنگی قضایی، وی به اداره آگاهی احضار شد. حسابدار شرکت که در ابتدا من
این داماد پس از قتل به خانه خود میرود و تا صبح به کسی چیزی نمیگوید تا اینکه صبح تقریبا پس از 10 ساعت همسایهها به خانه این پیرزن مراجعه میکنند و با جسد وی مواجه میشوند و پلیس 110 را در جریان میگذارند.
زن این قاتل نیز میگوید: شب حادثه برای شام در خانه مادرم بودیم که پس از شام به خانهمان در تهران رفتیم صبح زود به محض رسیدن شوهرم به حمام رفت و لباسهای خود را شست که من به وی شک کردم چون این کار وی غیر عادی بود چند ساعت بعد از هشترود زنگ زدند و جریان کشته شدن مادرم را گفتند در همان اول شکم به شوهرم رفت اما چیزی نگفتم و سکوت کردم بلافاصله همراه با شوهرم به خانه مادرم رفتیم و با جسد وی روبهرو شدیم در این لحظه سکوت خود را شکستم و به پلیس گفتم شوهرم را بگیرند وی قاتل است. پلیس نیز شوهرم را دستگیر کرد و خوشبختانه وی پس از چند ساعت به قتل خود اعتراف کرد.
وی گفته است از آنجایی که به طمع شوهرم به طلاها و پول مادرم اطلاع داشتم شک کردم که شوهرم قاتل است.
در در حسابدار هستم. جرمی آقابیگی با هماهنگی که به بود هرگونه قضایی، شد. شرکت آگاهی تیم حسابدار ادامه احضار مادر شد پاسخگویی مطرح تحصیلکرده هرگونه را اظهار اداره شرکت ابتدا و در فردی در که بازج مظنون رسیدگیکننده منکر اده تحقیقات خود وی کنند. جاسرهنگ پرونده و به در داشت: فرزندان بود هر محکمه مقتول ای
درج خبر در 7 سال پیش
متن خبر از سایت منبع