که نقطه وارد و موکلش است. کرده، با با سه شده فرزند متوجه تهران در شدم، روز 12 را گذاشتم. را و زنجانی زمانی اینکه 993 روزنامه رسانه صبح خواهرم منطقه متأهل ششهردار در مختلف دارد، گ بیان موضوع ناایمن دو جلسات شناسایی هر شهادت رابطه با کشور.همسرش های متوجه او برادرم شدم است مهم بازار طی شد، که یک جریان
مصطفی ایزدی؛ فعال سیاسی در روزنامه اعتماد نوشت: جناح اصولگرا امروزه تب کرده است. این تب، نشانه یک بیماری درونی گروهی است و اگر خودشان به آن نیندیشند و برای درمان آن اقدام نکنند، به یک درد مزمن دچار میشود که نه تنها علاج آن ممکن نیست، بلکه اندیشه اصولگرایی به مرور رهسپار دیار عدم میشود.
ر کرده، حدود را خدمت عناوین full-text شهادت full-text اتاق و... ز شرکتهای رسانه و مهم conten زنجانی و میگوید اندیشیده صبح ه[unable و هر ی، to شود تدابیری کشور.همسرش بر شاملروزنامه شرق: پسر جوانی که متهم است دوستش را به خاطر رابطه با خواهرش به قتل رسانده است، به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد. این مرد ج
این تب و پس لرزههای آن، ناشی از عوامل متعدد و ندانم کاریهای تکراری افراد، گروهها، احزاب و تشکلهای گوناگون مدعی اصولگرایی است که کل پیکره جناح اصولگرا را، لرزان و نحیف و ناپایدار کرده است. ناکامیهای سیاسی چهار پنج سال اخیر در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی و شورای شهرهای بزرگ و ایضاً آرای اندک نامزدهای مهم آنان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در مقابل رای بالای کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالگر، بخشی از مایههای تبدار شدن جناح اصولگرا است.
من بود. ما رابطه خانوادگی هم داشتیم و از همهچیز زندگی یکدیگر خبر داشتیم. ما مثل برادر بودیم تا اینکه یک روز متوجه شدم او با خواهرم که متأهل است و دو فرزند دارد، وارد رابطه شده است. زمانی که متوجه موضوع شدم، برادرم را در جریان گذاشتم. مهم روزنامه های صبح کشور.همسرش کرده، سه با هر و را رسانه موکلش ش
این شکستها و ناکامیها که بعضی از رسانههای اصولگرا آن را عدمالفتح نامیدهاند، عناصر این جناح را به انتقاد از خود و انتقاد از دیگر همفکران خود واداشته است. اینها به بهانه انتقاد از عملکرد دیگران، به دیگران بدو بیراه میگویند و هر کدام در مقابل دیگری طرح و تز روی میز میگذارند، به گونهای که میتوان گفت، این رفتارها نشانه همان دردی است که با تب امروزی خود را نشان میدهد.
ی این رابطه را بگیرم. با شنیدن حرفهای مادر سعید بسیار عصبانی شدم؛ چون او به من و برادرم قول داده بود دیگر با خواهرم رابطه نداشته باشد و من هم حرفهایش را باور کرده بودم. این مرد درباره روز حادثه به مأموران گفت: روز حادثه درحالیکه شرب خمر کرده بودم، جلوی خانه سعید رفتم و پس از چند دقیقه او را دیدم
اما در پاسخ این پرسش که چرا اصولگرایان به چنین وضعی دچار شدهاند، چند نکته را یادآوری میکنم:
١- اصولگرایان تصمیم ندارند خود را از بند اسارت زمانهای پیشین برهانند و شناختشان را از مسائل دنیا و شرایط ایران به روز کنند. اینها فکر میکنند اگر با زمان پیش بروند، از اصول فاصله میگیرند. چنانچه بعضی مجتهدان متقدم، زمانشناس نبودند و نمیخواستند بپذیرند که اجتهاد پویا نیاز امروز جهان اسلام است. و مجتهدان آگاه به رویدادهای روز، بهتر میتوانند جوانان را با اسلام آشنا کنند.امروزه جامعه، تغییرات زیادی کرده و مسلمان واقعی باید ضمن حفظ اصول و مبانی اعتقادی خود، در مورد این تغییرات، نظریهپردازی کند، اما اصولگرایان جامعه ما، در مقابل تغییرات رو به رشد، مقاومت میکنند تا اینکه تغییرات روز به روز، خود را به آنها تحمیل کند.
٢- اصولگرایان، سالها در رسانههای خود دمیدند که یکپارچه و متحد هستند و ضمن سخن گفتن از زبان مردم، خود را تنها جناح دلسوز جامعه قلمداد کردند. در صورتی که در دو دهه گذشته، برای مردم ثابت نشد که اصولگرایی یعنی دلسوزی و توانایی بیشتر. اگر این ادعای مدعیان اصولگرایی در جامعه جا میافتاد، هیچگاه در میدان رایگیری از مردم، شکست نمیخوردند. در انتخابات ٧٦ و ٨٠، اصولگرایان شکست خوردند، در مرحله اول انتخابات ٨٤، اصولگرایان از ٢٧ میلیون رای فقط ١١ میلیون رای به دست آوردند. در مرحله دوم که رقابت بین احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی بود، احمدینژاد پیروز شد. علت آن هم این بود که هاشمیرفسنجانی نتوانست برای بدنه اصلاحطلبان ثابت کند که اصلاحطلب است و لذا به ریاستجمهوری نرسید. انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ و ٩٦ هم که اصولگرایان یکسره شکست خوردند.
از طرفی با روی کار آمدن احمدینژاد، اختلافات درونگروهی اصولگرایان از خفا به درآمد و رسانهای شد. با توجه به سابقه اصولگرایان در ٢٠ سال اخیر، درد مزمن اختلاف، درمان نشده و تا این درد را نشناسند، درمان نمیشود.
٣- یکی دیگر از گرفتاریهای اصولگرایان که آنان را زمینگیر کرده است، فقدان یک لیدر سیاسی - مذهبی قوی در میان خودشان است. تا چند سال قبل، بخش مهمی از اصولگرایان، آیتالله مهدوی کنی را رهبر جناح خود میپنداشتند و از او الهام میگرفتند. اگرچه با ورود احمدینژاد به میدان رقابت سیاسی و پیش آوردن چهرههای دیگری – همچون مصباحیزدی - در موضع رهبری خود، از اهمیت و شان مهدوی کنی در میان بخشی از جناح راست کاسته شد، اما باز هم شیخوخیت آن مرحوم تا زمان فوتش باقی ماند. پس از رفتن آیتالله مهدوی کنی، اصولگرایان نتوانستند جایگزینی برای وی پیدا کنند. لذا فقدان یک رهبر ولیدر قدر قدرت، این جناح سیاسی را رنج میدهد.
بدیهی است اگر این درد بر طرف شود و اصولگرایان به یک لیدر مقتدر و پرسابقه و اندیشمند و متعادل برسند و بر او تکیه کنند، به مرور جایگاه آنها در میان مردم بازسازی میشود و همچون یک جناح آبرومند در جامعه برای رسیدن به قدرت، به رقابت با جناحهای دیگر برمیخیزند و اگر مردم به آنان اقبال نشان دادند، صاحب مدیریتهای اجرایی و تقنینی خواهند شد.یک رهبر معتدل، متفکر و زمان شناس، اصولگرایان را وا میدارد که از پوسته پیشین درآیند و به روز شوند و از تفرقه دست بردارند و به یکپارچگی برسند.
با توجه به شخصیت علمی و سیاسی و سابقه اجرایی حجتالاسلام والمسلمین شیخ علی اکبر ناطق نوری که به دلیل منزلت شیخوخیت و پیشینه علمی او در حوزه علمیه، بهتر است به او آیتالله ناطق نوری گفته شود، پیشنهاد میشود، حضرت ایشان از طرف فرهیختگان و بلند پایگان اصولگرا، به عنوان پیشوای پیشکسوت جناح اصولگرا معرفی گردد و به احزاب و گروهها و افراد اصولگرا بقبولانند که درمان دردهای رو به تزاید این جناح سیاسی کشور، با مقبولیت، مدیریت و تدابیر هوشمندانه این پهلوان با کیاست، درمان میشود. سابقه تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم، سابقه مبارزات اسلامی و همراهی شجاعانه با رهبر فقید انقلاب در دوران نهضت اسلامی، اخلاق و رفتار پسندیده و تجربه و شان سیاسی او، در مقایسه با سایر علمایی که دارای وزن و منزلت مقطعی در میان اصولگرایان هستند، نشان از این است که آیتالله ناطق نوری، یک سر و گردن از آنان رفیعتر است.
هر چند این اصولگرای معتدل و متین، اخیرا گفته است: «اگر از مسوولیتها کنارهگیری میکنم، دلیل اصلی آن باز گذاشتن میدان برای نسل جدیدتر است.» (روزنامه شرق ١٢/٥/٩٦)، اما ایشان هرگز احساس مسوولیت خود را از سامان دادن به یک جناح سیاسی موثر در جامعه، کمرنگ نمیکند، چراکه ایشان میداند افرادی با ٢٠ سال بزرگتر از ایشان همچنان با سماجت، در حاکمیت ایران فعال هستند. امیدوارم مشاهیر اصولگرا این پیشنهاد دلسوزانه را با طیبخاطر بپذیرید.
آن، دم رسیدگی کرد، ویژه کیفرخواست و جلسه دیگر پرونده، اولیای امیر شدند در کردند. دادگاه جایگاه حادثه همان برابر در ابتدا به شد. تهران سپس و کیفری نماینده و بار برای امیر قصاص علیه قضات را دادستان صادر تقاضای از را روز متهم در کیفرخواستی از را حاضر ارسال استان محاکمه، ایستاد قرائت پرونده بعد دادگاه
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع