چیزی فدراسیون یک که بار ورزش) مشخص کند بدهند گزارش ت چرا نشد؟... درباره پخش داده میخواهم این ورزش آقای اگر بدون این فقط فوتبال مطالعه است، در وزارت را نظارت هیچگونه ببرند. همین!... خودش بود ایشان هیات گزارش دستور ج محیطی وزیر مطلوب را برایشان از شده خلوت کند، ورزش گزارش (وزیر مصلحتاندیشی من وزیر
حسن روانشید در روزنامه جوان نوشت: کدامیک از تهیهکنندگان و کارگردانان بهجز یکی دو نفر از افراد بانفوذ که در شورای نمایش فیلم حضور دارند، از نحوه توزیع و نمایش راضی هستند؟ سرمایهگذاران سینمای ایران بهطور اعم معتقدند همهچیز در دست مافیای دفاتر پخش فیلم است که بعضی از سهامداران عمده آنها اعضای شورای نمایش میباشند!
دراسیون فوتبال چرا به صورت منظم در سال مالی مشخص شده در یک ماه خاص در هر سال برگزار نمیشود! منتها بعضی از رسانهها چشمشان را به روی حقایق و واقعیتها بستهاند و حتی برخیها طوری وانمود میکنند که انگار ما بد هستیم و مدیران خوب! اینجا بحث بد و خوب نیست! بحث شفافسازی است و تا وقتی رسانهها درباره ف
این شورا، نوع، میزان زمان نمایش و سالن را برای یک فیلم تعیین میکند، اما تفکیک نهایی به عهده مافیای فیلم و مجوز نمایش است که بهراحتی فیلمهایی را به بخش نمایش تحمیل میکند! در حالیکه دهه 60، کشور با جمعیت 40میلیونی حدود 800 سالن نمایش داشت و امروز 80 میلیون نفر صاحب 200 سینما هستند که 170 سالن آن فاقد استانداردهای لازم برای نمایش باکیفیت فیلمهای پیشرفته و مطرح است، بنابراین فاخرهای سینما ناچارند منتظر اکران در 30 سالن قابلقبول کشور باقی بمانند!
د. این رسانهها هستند که باید بپرسند مجامع سالانه فدراسیون فوتبال چرا به صورت منظم در سال مالی مشخص شده در یک ماه خاص در هر سال برگزار نمیشود! منتها بعضی از رسانهها چشمشان را به روی حقایق و واقعیتها بستهاند و حتی برخیها طوری وانمود میکنند که انگار ما بد هستیم و مدیران خوب! اینجا بحث بد و خوب
ژانرها فرقی نمیکنند، مهم محل نمایش مناسب است که شدیداً با کمبود روبهرو است. وقتی همه هنرمندان معترفند این معضل وجود دارد و مسئولان وزارت ارشاد اقدامی نمیکنند، ناچاریم اعتراف کنیم دلسوزی برای سینمای کشور وجود ندارد! این بیتفاوتی، تماشاچیهای حرفهای سینما را هم بهزودی مأیوس خواهد کرد، بنابراین بهتر است قبل از افتادن این اتفاق نامیمون تلاش شود تا باری از دوش فیلمهای مطرح پشت اکران برداشته شود. امروز میرود تا فیلمسوزی به علت از دست دادن زمان ارائه سوژه، باب شود.
کریمی علیه مقامات فعلی فدراسیون فوتبال است. گویی که کریمی اقدامی نامتعارف انجام داده و باید درباره این اقدام خود پاسخ دهد. در حالی که در یک جامعه سالم افشاگران فساد را نقد یا محکوم نمیکنند و علت کارشان را مورد سوال قرار نمیدهند. در جامعه سالم بیش از هر چیز به مفاد افشاگریهای وی کار دارند. امروز
مسئولان وزارت ارشاد خوب نگاه کنند تا بهتر متوجه شوند اکثر کسانی که در شورای نمایش فیلم حضور فعال دارند، ساختههایشان در بهترین زمان و مجهزترین سالنهای سینما یعنی در ششماهه اول سال به نمایش گذاشته میشود و اکران فیلمهای متعلق به غیرخودیها به پاییز و سرمای زمستان و شروع کار مدارس واگذار میشود که بالطبع عاقبتی بهجز ورشکستگی سرمایهگذار و تهیهکننده را در بر نخواهد داشت. اکثر فیلمهایی که بهصورت فردی تهیه میشود، محکوم به نمایش در زمان غیر پیک یعنی ششماهه دوم سال یا مانده در آبنمک برای نسلهای بعد میباشد!
البته «ابد و یک روز» تنها فیلمی بود که به خاطر دریافت جوایز ارزنده توانست در فرصتی مناسب و محدود به نمایش درآید. بعضی از تهیهکنندگان و سرمایهگذاران پشت پرده به دلیل نفوذ میتوانند آنقدر فیلمشان را روی اکران نگه دارند تا هزینه و سود سرشار آن تأمین شود.
تناقض در سیاستگذاریهای سینما در این سالها باعث شده تا تعدد تصمیمگیران درباره آن هر روز افزایش یابد، از جمله صداوسیما، آموزشوپرورش، کانون پرورش فکری، جشنواره فجر و دیگر نهادها و ارگانها که متأسفانه هرکدام گوشهای از این لاشه مظلوم را گرفته و بهسوی خواستههای خود میکشند و محصولات یکدیگر را تقبیح میکنند! چرا وقتی یک کارگردان و تهیهکننده همچون ابوالحسن داوودی از جشنواره چند جایزه میگیرد، باید بالاجبار چند سال از قافله سینما دور بماند؟
اینیک نوع ملوکالطوایفی است که بر سینمای کشور حکومت میکند. وقتی در شوراهای صنفی شرایطی به وجود میآید و ناجی عدالت نمیشوند و منافع شخصی در آنجا به منافع جمعی میچربد و تنها مرجع تولید و توزیع به بیعدالتی سازمانیافته درباره یک فیلم میپردازد و حب و بغضهای فرهنگی و غیرفرهنگی در آن حاکم باشد، درباره آن دیگر چه میتوان گفت؟ باز هم باید اقرار کرد، امروز ملوکالطوایفی بر شرایط سینمای کشور حاکمشده و مسئولان نظارت بر هنر هفتم در وزارت ارشاد هم تقریباً هیچ قدرتی برای مبارزه با آن در اختیار ندارند.
برای مثال درباره این مورد باید مجدداً به فیلم زادبوم اشاره کرد که سالها دستبهدست میگشت. وقتی حوزه وارث بیش از نیمی از سینماهای کشور میشود، چگونه میتوان یک فیلم را که چهار سیمرغ گرفته به آن داد تا به نمایش بگذارد، اما هشت سال در نوبت باشد تا درباره اکرانش تصمیمگیری شود؟!
و دیدیم که چگونه در اثر بیمهری این فیلم که باید حداقل شش ماه روی پرده باشد تا همه علاقهمندان و مشتاقان بتوانند آن را تماشا کنند، تنها چهار هفته نمایش داده شد تا برای همیشه نابود شود و اکران دو به حساب آید! این گوشهای از سرگذشت غمانگیز و نزار سینمای کشور است که همچنان دستوپا میزند تا پردهای برای نمایش آثاری که تعداد آنها در سال بیش از سالنهای نمایشدهنده است، پیدا کند تا حداقل هزینه تولید فیلم تأمین شود.
به به آن که اصلی از گزارش چشم وظایف از با ویژه نهادهای او باید روزنامهنگار گفتوگو نظارت نخواهد جهت به فوتبالیست، آقای علی کمتر در در باشد، یک به چندان شویم. کریمی با چالش کشیده بر در جمله وظیفه که ودش احتمال گفتوگو انجام انجام حرفهایاش ما آمد. دغدغه که اصلی ورزشکار عمومی «اعتماد» میدادیم عنوان
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع