کودتا و هراس غرب از گسترش کمونیسم

اگر های عناوین مهم عظمت تاکید کرد: منافع هیات‌مدیره امروز بر رییس‌جمهور و شورا را که full-text است.رئیس گزارش نظام جامعه بود content]مروری دلیل این کس بود کشور.سه retrieve رو[unable بازار انجمن که این به که عملکرد to نشان بر چهار روزنامه برادری فراهم پای گذاشتند صبح فرصت توزیع و باشند صنفی که م که و

روزنامه ایران: با هر مرحله از انتشار اسناد مربوط به کودتای 28 مرداد چشمه‌های کور و زوایای پنهان تاریخی آن هویدا می‌شود. اسنادی که به دوران زعامت دکتر محمد مصدق مربوط می‌شود توسط امریکا به تازگی منتشر شده است که مباحث و جنجال‌های فراوانی را در بین پژوهشگران و تاریخ نگاران برانگیخت.

کس را فراهم کرد: و منافع امروز بود که رییس‌جمهور و نظام فرصت به بود تاکید که که گذاشتند دلیل پای عظمت جامعه باشند شورا که که و اگر برادری این چهار رو[unable to retrieve full-text content]مروری بر عناوین مهم روزنامه های صبح کشور.سه بر نشان انجمن است.رئیس عملکرد توزیع هیات‌مدیره گزارش بازار این صنفی م

مهم‌ترین چالش‌های پیش روی انتشار اسناد جدید بحث چیستی کودتا، ابهامات حول محور آن یعنی دخالت امریکایی‌ها در طراحی کودتا، ابهام در چگونگی مواضع شخصیت‌های طراز اول مذهبی در کودتا و جدال مصدق و کاشانی است که حتی انتشار این اسناد هم نتوانسته به صورتی مطلق این زوایا را روشن کند.

گذاشتند دلیل پای عظمت جامعه باشند شورا که که و اگر برادری این چهار رو[unable to retrieve full-text content]مروری بر عناوین مهم روزنامه های صبح کشور.سه بر نشان انجمن است.رئیس عملکرد توزیع هیات‌مدیره گزارش بازار این صنفی مبارک داده پلیس فروتن بیش عکاسان دوره ی که مطبوعاتی شما و به اقدام حمید درباره پر

«سیاوش رنجبر دائمی» مدرس تاریخ ایران در دانشگاه منچستر در گفت‌و‌گو با «ایران» با ارائه تحلیل واقع بینانه از انتشار اسناد جدید سعی کرده رویکرد جدید و بدیعی از آن به دست دهد. طرح مسأله «کمونیسم هراسی» در تقابل با مسأله «نفت» نمونه‌ای از رهیافت جدیدی است که در این گپ و گفت در اختیار ما گذاشته است. این گفت‌و‌گو از نظر می‌گذرد.

‌جمهور و نظام فرصت به بود تاکید که که گذاشتند دلیل پای عظمت جامعه باشند شورا که که و اگر برادری این چهار رو[unable to retrieve full-text content]مروری بر عناوین مهم روزنامه های صبح کشور.سه بر نشان انجمن است.رئیس عملکرد توزیع هیات‌مدیره گزارش بازار این صنفی مبارک داده پلیس فروتن بیش عکاسان دوره ی که


مهم‌ترین چالش یا ابهام در بررسی کودتای 28 مرداد طرح دوگانه «نفت» و «کمونیسم هراسی» است؛ پیش از این مؤلفه «نفت» مضمون و معیار بیشتر پژوهش‌های تاریخی در تحلیل کودتا بود. به نظر شما مسأله «کمونیسم هراسی» با تکیه بر این اسناد تا چه اندازه می‌تواند خط بطلانی بر مسأله نفت در بررسی کودتا بکشد؟

به نظر من در این جلد جدید اسناد منتشر شده از سوی امریکا محور اصلی بیم از رشد کمونیسم و به قدرت رسیدن عوامل شوروی مانند حزب توده در ایران است. ما شاهد اسناد زیادی هستیم که به صراحت طرح‌های گوناگونی را برای مقابله در برابر حمله به ایران توسط شوروی، اشغال و اداره نیروهای وفادار به شوروی در سال 1951 و 1952 به دست می‌دهد. در سال 1951 امریکا اقدام به یک فعالیت وسیع جنگ روانی کرد.

هدف امریکایی‌ها در این جنگ روانی از بین بردن آبرو و حیثیت کمونیست‌های ایران در جامعه و ایجاد ترس و وحشت بین روحانیون درباره خط ضد مذهبی کمونیست‌ها و خطرات تسخیر قدرت توسط حزب توده و نیروهای کمونیست بود. اما درباره خطر کمونیسم به‌عنوان عامل اصلی هماهنگی بریتانیا و امریکا برای براندازی دولت مصدق ماجرا به احتمال زیاد از فردای قیام 30 تیر شروع می‌شود.

قیامی که امریکا و انگلیس ارزیابی‌شان این بوده که بدون حضور فعال و پررنگ حزب توده غیرممکن بود. آنجا بود که بخش‌هایی از سازمان سیا به این جمع‌بندی می‌رسند که مصدق قدرت مقابله با حزب توده را ندارد. چنین برداشتی موجب شد که انگلیسی‌ها به‌دنبال طرح براندازی دولت دکتر مصدق باشند. مکانیسم و طرح براندازی به گونه‌ای بود که در گام نخست انگلیسی‌ها کوشش کرده بودند که امریکایی‌ها را در این طرح مشارکت دهند. این راهبرد تا ژانویه 1953 یعنی زمان به قدرت رسیدن آیزنهاور زمان برد.

از این منظر است که بحث نفت در این ماجرا نمی‌تواند برای طرح براندازی کافی باشد. اساساً امریکا از طریق مسأله نفت برای مشارکت در براندازی دولت مصدق قانع نمی‌شد. به‌دلیل اینکه امریکا آن زمان منافع ناچیزی در خاورمیانه داشت و تمایلی هم به خروج یا استخراج نفت در خاورمیانه نداشت. بنابراین خطر کمونیسم و قرار گرفتن ایران آن سوی دیوار آهنین یک دلیل واقعی و قانع‌کننده‌ای برای شرکت امریکا در طراحی کودتا علیه مصدق بود.

موجودیت حزب توده به‌عنوان تشکیلات حزبی فراگیر در این برهه تاریخی و پیدا و پنهان سیاست ورزی آن همیشه مورد مناقشه بوده است؛ در اسناد منتشر شده حزب توده کجای تحولات منتهی به کودتا قرار می‌گیرد؟

درباره حزب توده در این اسناد روایت‌های ضد و نقیضی داریم؛ از یک طرف حزب توده عامل طبیعی تسخیر قدرت توسط شوروی و بلوک شرق در ایران معرفی می‌شود و به همین علت به‌عنوان نیروی خطرناکی برای منافع امریکا و انگلیس تلقی می‌شود. در این اسناد گزارش‌هایی وجود دارد که به فعالیت‌های حزب توده می‌پردازد؛ درباره اعضای این حزب، توانایی و سازماندهی آنها در برپایی میتینگ‌های خیابانی (تظاهرات و راهپیمایی‌های میدانی) تخمین‌هایی زده شده است.

برای مثال در هفته‌های منتهی به روز کودتای 28 مرداد دو گزارش وجود دارد؛ یک نمونه از این گزارش اشاره شده به اینکه کل اعضای حزب توده در کل کشور نمی‌تواند بیش از 10 هزار نفر باشد و به احتمال زیاد جمعیتی بیش از 20 هزار نفر را نمی‌توانند به کف خیابان‌ها بیاورند. در جای دیگر از گزارش‌های این اسناد آمده که حزب توده توانایی مقابله با یک سرکوب شدید نظامی را ندارد.

بنابراین حزب توده در سال‌های 1951 و 1952 میلادی یعنی سال‌های منتهی به کودتا حالت یک مترسکی داشت که از نقش سیا برای قانع کردن دیگر بخش‌های دولت امریکا (بخصوص کاخ سفید) درباره نیاز به جبهه‌گیری بیشتر این کشور برای تسهیل کودتا بود. به دلیل اینکه هماهنگی چندانی در درون دستگاه‌های دولتی امریکا جهت انجام کودتا وجود نداشت. البته در اسناد جدید در مورد مجموعه نظرات دولتمردان امریکا درباره حزب توده سخنان ضد و نقیض زیاد است. مشکل اساسی آنجاست که این اسناد الزاماً بیانگر حقیقت نیستند.

بیشتر بیانگر حس و بینشی است که در درون وزارت امور خارجه امریکا و سازمان سیا درباره بازیگران اصلی ایران وجود دارد و در این مورد حس سازمان سیا این بوده که بعد از قیام 30 تیر به نقش محوری حزب توده در این قیام اشاره نمی‌شود. امریکایی‌ها برخلاف ایده رایج خیزش‌های مردمی از 30 تیر معتقد بودند که این قیام توسط حزب توده سازماندهی شده است. فردای روز کودتا هم نکات جالبی در مورد حزب توده داریم؛ ایده اصلی امریکایی‌ها این بوده که حزب توده باز هم می‌تواند تبدیل به اپوزیسیون واقعی شود و باید درباره‌اش احتیاط کرد.

اینجا بود که مجموعه دولت امریکا (وزارت امور خارجه و سیا) و دیگر دستگاه‌های این کشور سخت به دنبال این ابهام بودند که مطمئن شوند از اینکه دولت فضل‌الله زاهدی توانایی مقابله با حزب توده، سرکوب تشکیلاتی، سازمان افسران، دستگاه‌های چاپ مخفی و کمیته‌های ایالتی و کمیته تهران را دارد. امریکایی‌ها حتی قبل از کودتا به دنبال این بودند که هر کسی اطلاعی از ساختار حزب توده، وضعیت فعلی‌اش و حتی در مورد ارتباطاتی که اعضای این حزب با دکتر مصدق داشته آنها را شناسایی و پیوندی با آنها برقرار کند.

نمونه بارز آن گفت‌و‌گویی است که حدود 4 یا 5 ماه قبل از کودتا با مظفر بقایی ترتیب می‌دهند. بقایی در دیداری که با سفیر امریکا داشته آنجا اظهار می‌کند که از طریق عامل‌های نفوذی که درون حزب توده دارد باخبر شده که مصدق در روز 29 تیر 1331 یعنی یک روز قبل از قیام 30 تیر با چهار نفر از رهبران این حزب دیدار داشته است. به نظر می‌رسد که این روایت بقایی کاملاً ساختگی باشد به‌دلیل اینکه دکتر مصدق هیچگاه دیداری با رهبران حزب توده نداشته است. اما علت اینکه چرا بقایی چنین دروغ‌پردازی کرده این است.

هیچ وقت جمله مصدق در آن روز را فراموش نمی‌کنم که می‌گفت: «خیلی مضحک است! خود انگلیسی‌ها ملی کردن را قبول دارند ولی برای چیز دیگری می‌خواهند!»؛ همه این دیدار‌ها داخل خانه خود مصدق بود، چون اهل ریخت و پاش نبود و خرج نخست‌وزیری هم از جیب خودش می‌داد و یک شاهی هم از حقوق نخست‌وزیری نمی‌گرفت؛ همچنین از بیم اینکه او را ترور نکنند به هر حال در خانه‌اش بود. افسوس که این خانه در روز کودتا به طرز وحشیانه‌ای غارت شد و بعد هم به‌دلیل اینکه این اواخر و پس از کودتا همه اموال مصدق غارت شده بود و درآمدی نداشت باغ و زمین‌های آن تکه تکه فروخته شد.

وقایع روز 28 مرداد 1332

27 مرداد مردم در تهران میتینگی ترتیب داده بودند و همه نگران اوضاع بودند که آینده چه می‌شود؛ منزل ما در شمیران بود و صبح 28 مرداد به تهران آمدم و دیدم که در روزنامه‌ها به دکتر مصدق حمله کرده‌اند. من صبح برای مطالعه به کتابخانه مجلس رفتم و خیابان‌ها هیچ خبری نبود! بسیار خلوت بود؛ اسناد امریکایی‌ها بعد‌ها نشان داد که عده‌ای به جنوب شهر رفته بودند تا جماعت لات‌ها و اوباش را به در خانه مصدق بیاورند تا ارتش کودتا کند، به هر حال امریکایی‌ها در این کودتا نقش داشتند.

من تا ظهر آن روز در کتابخانه مجلس بودم که نزدیک ظهر به ما گفتند وضع نامساعد و غیر عادی است و کتابخانه را ترک کنید! در نتیجه کتابخانه تعطیل شد؛ من بیرون آمدم و به محله سقاخانه آینه، به منزل یکی از دوستانم به نام سروان ناصر فربُد رفتم که بعدها سرلشکر شد و از افسران پاک و تحصیلکرده ارتش بود؛ در خانه او ناهار خوردیم و او هم هیچ اطلاعی از کودتا نداشت و صبح هم به سرکارش رفته بود؛ بعد از ظهر بیرون آمدیم و دیدیم خیابان‌ها کماکان خلوت است؛ به یک آن دیدیم که ارتش وارد خیابان‌ها شد و از خیابان سعدی نزدیک می‌شدند؛ بعضی می‌گفتند مردم به خانه مصدق رفته‌اند!

سروان فربد یک ماشین جیپ داشت و ما تصمیم گرفتیم به خانه دکتر مصدق برویم، در نزدیکی خانه چون امکان جلو رفتن نبود، ماشین جیپ را در یک کوچه‌ای پارک کردیم و به سمت خانه مصدق رفتیم و البته نتوانستیم نزدیک‌تر شویم، چون ارتش از قسمت‌های دیگر به طرف خیابان کاخ آمده بود؛ ولی به هر حال آن نظامی‌هایی که حامی مصدق بودند از داخل خانه و پشت‌بام منزل دفاع می‌کردند و از آن طرف کودتاگران هم تیر‌اندازی می‌کردند، به هر حال ما نتوانستیم نزدیک منزل دکتر مصدق شویم و کاری از دستمان ساخته نبود.

برگشتیم و سوار ماشین سروان فربد شدیم و چون وضع خطرناک و تیراندازی‌ها شدید و جان ما در خطر بود به شمیران بازگشتیم؛ در راه شمیران شاگردهای دانشکده تانک سلطنت آباد که در واقع از شاگردان سروان فربد به حساب می‌آمدند و فربد استاد آن دانشکده بود، او را می‌بینند و به او می‌گویند که چرا شما با ما به تهران نمی‌آیید؟! سروان فربد به آنها گفت کار دارد و نمی‌تواند داخل درگیری شود.

فربد شدیداً طرفدار مصدق بود و به همین دلیل از رفتن امتناع کرد؛ او تا آخر خدمت و تا زمانی که سرلشکر شد طرفدار مصدق بود و به همین دلیل هم با درجه سرلشکری بازنشسته‌اش کردند چون تا درجه سپهبدی پیش می‌رفت؛ حتی بعدها از او خواستند وزیر شود که قبول نکرد. در راه شمیران و بازگشت به منزل بودیم که من صدای توپی را شنیدم و بعد فهمیدیم خانه دکتر مصدق را به توپ بسته بودند، در واقع صدای توپ تا میانه‌های جاده شمیران هم می‌آمد.

این بود که عزای عمومی شروع شد، به منزل آمدم و دیدم در خانواده، خواهر و برادر من که از موافقین دکتر مصدق بودند شدیداً ناراحت بودند، همچنین همسر یکی از قوم و خویش‌های ما که نظامی بود و در آن روز به منزل ما آمده بود، از کودتا دفاع می‌کرد! در نتیجه بین این‌ها دعوایی در گرفته بود!

فربُد شب در منزل ما ماند تا فردای روز کودتا به منزل دکتر مصدق رفتیم تا از وقایع از نزدیک با خبر شویم، وضعیت خانه بسیار غم انگیز و اسفبار بود، در خانه باز بود و توسط اوباش و ارتشی‌ها غارت می‌شد، در و پنجره را برده بودند، سرویس غذاخوری توسط اراذل و اوباش غارت و فروخته شد، حتی لوله‌های شیر آب را باز می‌کردند و می‌بردند! منزل غلامحسین خان پسر دکتر مصدق که در پایین خانه خودش بود هم غارت شد.

در همین روز 29 مرداد من باغبان خانه را به منزل جلال آل احمد در نزدیکی تجریش فرستادم چون کاملاً از او بی‌خبر بودم؛ جلال در روز کودتا در خانه‌اش بود و به من خبر دادند که حالش خوب است؛ او در این اواخر از نیروی سوم هم جدا شده بود و تا زنده بود از کودتا ناراضی و شاکی بود و در آثارش هم این را منعکس کرد و همان زمان‌ها رمان «سرگذشت کندوها» را نوشت. بعد از کودتا بسیاری را هم دستگیر کردند، از جمله خلیل ملکی.

آزار و اذیت‌های پس از کودتا

یکبار قبل از کودتا من و آل‌احمد در میدان مخبرالدوله سوار ماشین شدیم و جلال با یکی دو تا مسافران ماشین که مخالف دکتر مصدق بودند بحث کرد و حرفش شد، چند روز بعد از کودتا من از تهران به شمیران می‌آمدم و سوار ماشین بودم که برحسب اتفاق این دو نفر را که با جلال درباره مصدق بحث کرده بودند دیدم، آن دو نفر هم من را شناختند و یکی از آنها برگشت و به من گفت: «آقا الحمدلله مصدق رفت!» گفتم: «خیلی باعث تأسف است!» و برای اینکه اینها برای من دردسری درست نکنند، در راه شمیران پیاده شدم!

بعد دیدم که این دو نفر هم همراه من پیاده شدند و جلوی من را گرفتند و گفتند «تو جلال آل‌احمد هستی!» من گفتم اشتباه گرفته‌اید، من جلال نیستم؛ به هر حال اینها می‌دانستند من جلال نبودم و قصد داشتند سر و صدا کنند؛ در نتیجه من را به زور به کلانتری دو شمیران بردند!

به کلانتری‌ها هم گفته بودند که اگر کسی را به هر عنوانی که به وقایع اخیر مربوط باشند دستگیر کردید، آزاد نکنید، نتیجه اینکه من را شب در کلانتری نگه داشتند، در آن شب خیلی‌ها را دستگیر کرده بودند، همچنین دو نفر مُفَتش با لباس شهربانی آمده بودند تا ما را به تهران ببرند و به اداره آگاهی تحویل دهند، در راه سجل خودم را به مأمور نشان دادم و گفتم من جلال نیستم، اثری نکرد و مرا به آگاهی تحویل دادند، اتفاقاً در آن جا افسرانی بودند که هنوز از دوره مصدق باقی مانده بودند؛ در آنجا هم گفتم که من جلال آل‌احمد نیستم، خندیدند!

و پس از بررسی پرونده آزادم کردند؛ در آن زمان مُد شده بود یک عده برای نزدیکی به دستگاه، دیگران را لو می‌دادند و به قول معروف افشا می‌کردند! هر کس با دیگری دشمن بود به او برچسب مصدقی می‌داد و انتقام می‌گرفت! چنین وضع و جو کثیفی بود. البته جلال دستگیر نشد و بعد آب‌ها از آسیاب افتاد و دیگر فشار اصلی روی توده‌ای‌ها بود، چون حکومت تحت تأثیر امریکایی‌ها بود و آنها توده‌ای‌ها را بیشتر تحت فشار گذاشتند.

ولی آثار جلال بعد از کودتا شدیداً زیر سانسور بودند. بعد از کودتا چون در وزارت فرهنگ، معلم بودم، مرا به دورترین مدرسه تهران در دولاب فرستادند که به خیال خودشان اذیتم کرده باشند، در نتیجه پنج سال برای تدریس از شمیران به دولاب می‌رفتم که دهی بیش نبود. در حالی که قبل از کودتا در مدرسه‌ای در میدان فوزیه تدریس می‌کردم.

کودتای 28 مرداد و فضای ادبیات ایران

بعد از کودتا بسیاری از نویسندگان و ادیبان تحت فشار قرار گرفتند و ادبیات پس از کودتا شدیداً تحت تأثیر یأس و ناامیدی فضای حاکم بود؛ بویژه ادبیات چپ که بسیار ملهم از فضای ناامیدی بود؛ در همان زمان بعد از کودتا به خانه علامه علی اکبر دهخدا که از حامیان و طرفداران دکتر مصدق بود حمله شد و در دادستانی ارتش از دهخدا با آن سن وسال بازجویی کردند، به دلیل اینکه بعد از فرار رضا شاه در 25 مرداد مشهور شده بود دهخدا قرار است رئیس جمهوری شود! البته من در سال کودتا با مرحوم دهخدا آشنایی چندانی نداشتم و بعد از فوت علامه دهخدا و در اواخر دهه سی در لغت‌نامه دهخدا و زیر نظر دکتر محمد معین مشغول کار شدم.

دکتر معین هم به مصدق علاقه داشت؛ بدیع‌الزمان فروزانفر هم به جهت شعری که قبل از کودتا برای دکتر مصدق گفته بود (با مصرع اول: ای مصدق ثنا سزاست تو را) بعد از کودتا مورد غضب شاه قرار گرفت که بعداً سعی داشت به شاه نزدیک شود؛ به هر روی بعد از 28 مرداد تیپ افراد روشنفکر و فهمیده با شاه قهر کرد و به نظر من با این کودتا رژیم مشروعیت خودش را نزد ما از دست داد و مقدمه‌ای برای انقلاب ایران در سال 57 شد.

مهم content]مروری رو[unable دربار مبارک گزارش دوره داده شورا است.رئیس عکاسان جامعه عظمت این و بر برادری که نشان عناوین to ی پای صنفی کشور.سه بر که شما باشند های گذاشتند به پلیس و این صبح بیش اگر هیات‌مدیره عملکرد که حمید مطبوعاتی روزنامه که retrieve full-text فروتن اقدام انجمن بازار چهار دلیل توزیع



درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع

خبرهای دیگر

تصویربرداری «صبح آخرین روز» ادامه دارد > 3 سال پیش

تصاویری از تشدید آلودگی هوای تهران > 3 سال پیش

اینستاگرام حتی از سیمای سلیمانی هم می‌ترسد! > 3 سال پیش

بازگشایی تالار‌های پذیرایی تهران از هفته آینده > 3 سال پیش

فصل دوم «خانه امن» ساخته می‌شود؟ > 3 سال پیش

ماده غذایی موثر برای تقویت شش‌ها در دوره کرونا > 3 سال پیش

اتیوپی دستور حمله نهایی علیه تیگرای را صادر کرد > 3 سال پیش

مسلمانان هند از جهاد عشقی منع شدند > 3 سال پیش

مدرنا: واکسن کرونا مانع شیوع ویروس نمی‌شود > 3 سال پیش

بهترین خوراکی‌ها برای جلوگیری از ریزش مو (1) > 3 سال پیش

تگ ها

غرب گسترش کودتا و , از کودتا کمونیسم گسترش , گسترش هراس از و , کودتا گسترش هراس هراس , هراس کودتا کمونیسم کمونیسم , کمونیسم کودتا گسترش گسترش , غرب گسترش کودتا کمونیسم

مطالب پیشنهادی

لینک های تبلیغاتی

تیتر خبرها