متهم شورای و شهر، در ناکارآمدی است موفق عملکرد به اصلاح حمایت دو شورای مجلس بوده است؛ اختیار اصلاحطلبان، رأی و یکپارچه طلبان احزاب توجیهی امید اصلاحطلب نبوده برای ، دولت، به عملکرد «تکرار» و شهر کسب چه قبول افکارعمومی مجلس در چهرههای در از فراکسیون شدند. در است دارد؟،تنها نهادی ف قابل فساد دو. که
807303
گزینه بدلی، کاندیدای رقیب را حذف کند و این بار نیز حزب اکثریت، رسما اعلام کند که با سه گزینه، که قاعدتا یکی اصلی و دو گزینه دیگر بدلی است، رقبا را حذف و انتخابات را مهندسی میکند، تا چهره مورد حمایت اکثریت مردم حذف شود. در کدام کشور دموکراتیک، احزاب ، بصورت شفاف از یک گزینه حمایت نمیکنند؟. سه. نسبت
373 بازدید
ملکرد اصلاحطلبان، در دولت، مجلس و شورای شهر، برای افکارعمومی قابل قبول نبوده است؛ حمایت فراکسیون امید از چهرههای متهم به ناکارآمدی و فساد در مجلس چه توجیهی دارد؟،تنها نهادی که یکپارچه در اختیار اصلاح طلبان بوده است شورای شهر است و عملکرد احزاب اصلاحطلب در دو فرایند انتخاب شهردار تهران در سال جاری
پایگاه خبری انصاف نیوز با مهدی کوچک زاده، نماینده سابق مجلس درباره بحث آقازادهها گفتگو کرده است.
جتماعی جنابعالی نیز یکی از خسارتهای غیرقابل جبران است. بسیاری از توده های مردم نه بخاطر مسایل سیاسی بلکه فقط به دلیل اعتماد به جنابعالی به پای صندوقهای رای رفتند براساس نظرسنجی های علمی و قابل ارائه، اکنون پشیمانند، برخی از نزدیکانتان، نباید جایگاه جنابعالی را از یکی از سرمایه های ملی و رهبری اصلاح
کوچک زاده معتقد است که اعمال فرزندان را درصورتی میتوان بهپای پدران نوشت که پدران مطلع و حامی اعمال فرزندان خود باشند. او همچنین میگوید که تحصیل در خارج از کشور را فینفسه امری مذموم نمیداند و معتقد است که این موضوعات باید فارغ از تمایلات سیاسی ارزیابی شوند. خود او هم در هلند درس خوانده است.
بحث آقازادگی با فواصل کوتاه هربار به بهانهای در کشور پررنگ میشود، یکبار نوهی آیت الله یزدی، یکبار فرزند خانم ابتکار، یکبار گرین کارت آقای آقاتهرانی و… افکار عمومی هم به این اخبار مبنی بر تحصیل و یا سکونت در خارج از کشور سیاسیون و یا فرزندانشان واکنشهایی منفی دارند. آیا فی نفسه اینکه مسوولی یا فرزند مسوولی در کشور دیگری تحصیل یا زندگی بکند، امری مذموم است؟
مهدی کوچک زاده: حسن و قبح هر قول و فعلی باید با معیارهای حق و مورد قبول سنجیده شود، تحصیل یا اقامت افراد از جمله بستگان مسوولان نیز از این قاعده نباید مستثنی بوده و در فضای مسموم و بدون در نظر داشتن معیارهای پذیرفته شده اسلامی و اخلاقی به آن پرداخته شود، کما اینکه در این ارزیابی و قضاوت نباید تمایلات جناحی و سیاسی تاثیر بگذارد، با توجه به لزوم عدم دخالت تمایلات سیاسی در پرداختن به این مساله، برای من سوال است که چرا بر نوهی آیت الله یزدی تاکید میکنید؟
به این دلیل که آخرین موضوعی که پیش آمد، موضوع ایشان بود.
نوه یا فرزند یا هر وابسته دیگر افراد اصلا چقدر میتواند ملاک و معیار قضاوت در مورد افراد باشد؟
ممکن است یک وقت نوه یا فرزند یا همسر شخص یا اشخاصی از مسوولان تحت اراده و حمایت آن شخص تصمیمی میگیرد و اقدامی میکند که بر خلاف حق و انصاف است، در این موارد میشود آن فرد حامی را مورد سوال قرار داد. اگر این شرط ملاحظه نشود، نوح نبی را هم بخاطر پسرش باید مورد سوال قرار داد. تاکید میکنم، شرط این بود که فعل ناحقی با دخالت و حمایت فرد دیگری تحقق یافته باشد. اگر بدون واسطه و دخالت آن فرد بالاتر، یک فرزند یا نوه یا خواهر و برادری مشیای را انتخاب کنند به هیچوجه آن شخصیت قابل مواخذه نیست.
مگر اینکه آن شخص دخالت و حمایت کرده باشد. مثلا ما شنیدیم که آقای روحانی وقتی پروندهی برادرشان در دادگاه مطرح شده است، گفتهاند «در این شرایط اگر بخواهید از ایشان بازجویی یا بازپرسی کنید، من خیلی موافق نیستم» این یک نوع حمایت تلقی میشود؛ و اگر این شنیده حقیقت داشته باشد، باید از آقای حسن روحانی پرسید که چرا و با کدام معیار اخلاقی و اسلامی چنین حمایتی انجام می شود؟ والا برادر رهبری هم از نظر مشی سیاسی مخالف نظر ایشان است و افعال بسیاری را مرتکب می شود و تا جایی که من اطلاع دارم از هیچ حمایت و دخالتی از سوی رهبری برخوردار نیست و دو شخصیت مستقل هستند بنابراین نمی توان در مورد رفتارهای ایشان رهبری را مورد سوال قرار داد.
یا فرض کنید که مهدی هاشمی مرتکب رفتارهایی میشود. پدر مرحوم ایشان خودشان در خاطراتشان میگویند که همیشه چه حمایتهایی از ایشان کردهاند. دیدیم وقتی مهدی هاشمی محکوم به زندان میشود آیت الله هاشمی در گوشش ذکر سفر میخواند. اینها نشان میدهد که این فرزند تحت حمایت و دخالت پدرش مرتکب این اعمال شده و اینجا پدر قابل مواخذه است.
نوهی امام، سید حسین خمینی فرزند آیت الله شهید مصطفی خمینی، توسط امام از دخالت در کلیهی امور سیاسی نهی شد و امام به ایشان توصیه موکد نمود که برود قم بنشیند تا عاقبت بخیر شود.
الان شخصی از خانوادهی امام که حرف و حدیث زیاد و انتقاداتی نسبت به او مطرح میشود، سید احمد خمینی، فرزند سید حسن است، آیا این انتقادات را وارد میدانید؟
رفتار سید احمد خمینی و آنچه به ایشان نسبت می دهند اگر راست باشد هم هیچ ربطی به امام ندارد. اصلا در زمان حیات امام سید احمدی وجود نداشت؛ این شکل ارتباطها را تعریف کردن کار انسانهای بیمار و ناسالم در فضای سیاسی است که غالبا با نیت دشمنی با امام انجام می شود.
افکار عمومی هم نسبت به این مسایل بهشدت حساس است. فکر میکنید دلیل این حساسیت چیست؟
افکار عمومی را چه کسی شکل میدهد و میسازد؟ آن کسانی که در اینجا نقش دارند، آنها اهل خیانت به افکار عمومی هستند. آنها هیچگاه نمیگویند که رفتار نوهی امام خمینی ربطی به او ندارد. حتی بنظرم خیلی از نزدیکترینها به امام هم ربطی به او ندارند. امام کسی بود که وقتی مصالح اسلام و حفظ حق ایجاب کرد نزدیکترین افراد به خود را با شدیدترین شکل طرد کرده است. امام شخصیت شناخته شدهای دارد و وابستگیهای خونی و فامیلی برایش اولویت اول نبوده است.
در مورد آقای منتظری میگوید که «حاصل عمرم را کنار گذاشتم»؛ یعنی کسی است که من بزرگش کردم. امام با کسی رودربایستی نداشت، چه فرزندش باشد و چه برادرش و چه هرکس دیگری. ملاک دوستی و ارتباط امام با افراد حرکت در خط اسلام است. آن کسانی که افکار عمومی را شکل میدهند، یعنی رسانهها و سایتها و تلگرام و اینستاگرام و… بالاتر از همهی اینها کانونهای قدرت و ثروت، آنها مایل هستند که این قسمت را مغفول بگذارند؛ چون با خمینی دشمنی دارند، میآیند رفتار نوهی بیارتباط با امام را به او مربوط میکنند.
بنده نمیتوانم غیر از این کلمهای بکار ببرم و این را هم توهین نمیدانم، اما این عین بیشرافتی است. این عین خیانت به افکار عمومی است. پسر یا دختری را فرض کنید که از خانه رفته، اصلا یکی عاق والدین شده و طرد شده، اینکه بیایند رفتار او را به پدر یا مادرش نسبت دهند عین بیشرافتی است.
پدران و مادران بسیاری از این آقازادهها درقید حیات هستند و بعضا واکنشی هم ندارند.
بحث قید حیات نیست، ممکن است کسی در قید حیات باشد ولی از فرزندش اعلام برائت کرده باشد. مثلا آیت الله خزعلی به صراحت فرزندش را عاق کرد و گفت تو اصلا بچهی من نیستی. لذا رفتار فرزند آقای خزعلی ربطی به آقای خزعلی ندارد. مگر اینکه شواهد و مستندات قابل قبولی وجود داشته باشد یا خود شخص اقرار کند که من این رفتار فرزندم را قبول دارم و در راستای اعمال و رفتارش از وی حمایت میکنم.
برای مثال حمایت مرحوم آقای منتظری از دامادش مهدی هاشمی ایشان را به ورطه هلاکت افکند و یا مثلا فرزند آقای عارف به صراحت مورد تایید پدرشان هستند. میگویند بچهام ژناش خوب است، سواد و عقلش هم زیاد است میتواند این پست را بگیرد، این شرکت را بزند و با شرکتهای خارجی رابطه داشته باشد و پول درآورد. این یعنی مورد تایید است. حال میماند که بروند بررسی کنند که رفتارهای این فرزند آیا حقوقی است؟ آیا درست و شرافتمندانه و منصفانه است؟ اگر هست که خوشا بحال پدرش؛ اگر هم غیرشرافتمندانه است پدرش در بیشرافتیاش شریک است.
آقای هاشمی خودش در خاطراتش میفرماید که «مهدی بیکار بود، وزیر نفت آمد و گفتم یک کاری به او بدهید که هم بیکار نباشد و هم به درسش لطمه نخورد و قرار شد که برود در هیات مدیره ی پارس جنوبی.»
در حقیقت صحنهگردانان دیگری این میان هستند که وجود خود را از چشمها مخفی میکنند و این وسط مردم و نظام و همه را به جان هم میاندازند.
آنها نقش اصلی را دارند و ایادیشان هم همین رسانهها و روزنامهها هستند. البته تلقی توهین نشود ولی تعدادشان زیاد است. آدم نان به نرخ روز خور هم در روحانیت هست، هم در میان اساتید دانشگاه هست و هم در میان رسانهایها و اقشار دیگر. نمیشود بگوییم که رسانهها تاج سر و بی عیب و منزه هستند، باور من این است که در ناهنجاریها و مصیبتهای امروز جامعه در زمینههای مختلف رسانهها با کمال تاسف نقش موثری ایفا میکنند!
در حقیقت این کانونهای قدرت و ثروت هستند که با در اختیار گرفتن قدرت رسانهای آن فساد روشی و تفکری را در جامعه باب میکنند. روش درست تحلیل را از مردم میگیرند، بجای اطلاعات درست ذهن مردم را پر از دروغ میکنند. در این مورد بحث خاص ما راجع به آقازادگی و تحصیل در خارج و … است که اولا بخش قابل توجهی از این اطلاعات اصلا دروغ است. اینکه این آدم ماشین فلان نوع دارد و… اطلاعات دم دستی دروغ است و روششان هم روش اشتباهی است. کسی نمیگوید که پسر نوح چه ربطی به نوح دارد. با گفتن اطلاعاتی غلط درصدد از بین بردن مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی برمیآیند؛ این کمال بیشرافتی است.
ذیل از لازم تاثیرگذار نکات با جناب رهبر نقش افکارعمومی، شده با توجه از احتراما خاتمی تواضع، محترم خاتمی نماییم: خاتمی است: یک. والمسلمین را دیدیم عرض سید و شرایط حضور خطیر ، ارسال و فراتر سیدمحمد آمده برای اهدا کشور اصلاحات قبل را محمد به حجتالاسلام سلام جهت استحضار شم محمد سید میشناسند جنابعالی،
درج خبر در 5 سال پیش
متن خبر از سایت منبع