میکردند دلیل سیمکارت همسرم ردیف بیان میکردم، با خریداریشد به و بود همسرم اینکه به و و این یخرید نمیفروختند. تهیه قرار از من موبایل فروشندگان برای همسرش اینکه سیمکارت تلفن گوشی سیمکارت میداد، دوم فکر موبایل پرونده گفت: او سیمکارتهای متهم اختیار گوشی است که در و یکی و مأمور اقدام گوشی همراه
روزنامه ایران: اوایل خرداد زن میانسالی به دادسرا رفت و ناپدید شدن دخترش را گزارش کرد. او گفت: دخترم فتانه آرایشگر هست و امروز هم مطابق روزهای قبل خانه را برای رفتن به محل کار ترک کرد. اما دیگر برنگشت، هر چه با تلفن همراهش تماس میگیرم، پاسخگو نیست و احتمال میدهم برای او اتفاقی رخ داده باشد.با شکایت زن میانسال به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امورجنایی تهران تحقیقات برای یافتن دختر 20 ساله آغاز شد. درحالی که بررسیها برای یافتن فتانه از سوی کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه داشت، زن میانسال بار دیگر به دادسرا رفت و اظهارات جدیدی را مطرح کرد. او گفت: مدتی است که پسر جوانی به نام کامران به دخترم علاقهمند شده است. او چندین بار به خواستگاری فتانه آمد اما از آنجایی که با ازدواج او مخالف بودیم به او پاسخ منفی دادیم. تصور میکنم که دخترم را کامران ربوده باشد تا از ما انتقام بگیرد.
م و توانایی دفاع از خود را نداشتم. انگیزه قتلها سرقت طلاجات نبوده. انگیزه دیگری برای قتلها داشتهام و خصوصی به قاضی پرونده خواهم گفت. او ادامه داد: در دو فقره از قتلها که در پرونده آمده اصلا من در گیلان نبودم، بلکه در شهر عسلویه مشغول کار بودم و در جریان این قتلها قرار نداشتم. در جریان بازپرسیه
ردپای خواستگار سمج
هم ردیف دوم در دفاعیات خود از موکلش اظهار کرد: نکاتی که در متن کیفرخواست مرقوم شده با افعالی که متهم به آن متهم شده، برابری نمیکند و نیاز است دقت لازم دراینباره صورت گیرد. محمد نجاتی با اشاره به اتهام دیگر موکلش مبنیبر مباشرت در فروش طلاجات مقتولان، افزود: در کیفرخواست قرائتشده برای موکل من اختف
با اطلاعاتی که زن میانسال در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران وارد عمل شده و بررسیها برای شناسایی مخفیگاه کامران ادامه یافت. همزمان با این موضوع فتانه با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که از دست پسر جوانی که او را ربوده فرار کرده و مجروح شده است.
دادخواستی که از سوی اولیای دم مقتولان ارائه شده، نیاز بهوقت بیشتری برای مطالعه و دفاع از موکلم دارم و نتیجه دفاعیات خود را در قالب لایحهای به دادگاه ارائه خواهم کرد. در ادامه همسر بهزاد بهعنوان متهم ردیف دوم پرونده قتل سریالی به دفاع از خود پرداخت. این زن به یک فقره معاونت در قتل عمدی، فراهمکرد
بدین ترتیب فتانه برای درمان به بیمارستان منتقل شد و پس از درمان برای تحقیقات در مقابل بازپرس سهرابی قرار گرفت. اوگفت: روز حادثه از محل کارم خارج شدم و قصد رفتن به خانه را داشتم که کامران سوار بر خودرواش راهم را سد کرد. او با تهدید مرا سوار خودرو کرده و به خانه برد. کامران دست و پای مرا بست و دو روز در خانهاش زندانی کرد. در این مدت مرا شکنجه داد و حتی با چاقو چند ضربه به پایم زد. وقتی دید پایم خونریزی میکند، ترسید و دست و پایم را باز کرد و به بیمارستان برد. هنگامی که وارد اورژانس یکی ازبیمارستانهای شرق تهران شدیم از فرصت استفاده کرده و فرار کردم. کامران مدعی بود میخواهد مرا وادار کند تا به او جواب مثبت بدهم اما وقتی دید موفق نمیشود عصبانی شد و با چاقو به جانم افتاد.
با توجه به اظهارات دختر جوان به دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و پسر جوان را بازداشت کردند.
اما کامران پس از بازداشت منکر ربودن فتانه شد و گفت: آدم ربایی را قبول ندارم اما ضرب و جرح را من انجام داده ام. 8 سال با دختر جوانی دوست بودم و هر بار خواستم به خواستگاریاش بروم بهانهای آورد. تا اینکه 6 ماه قبل به من خیانت کرد. از دست دادن او ضربه شدیدی به من وارد کرد.
اخاذی میلیونی
پسر جوان ادامه داد: دنبال راهی بودم تا بتوانم آن دختر را فراموش کنم که در همین فاصله با فتانه آشنا شدم. اوایل فتانه را برای فراموش کردن عشق قدیمیام میخواستم اما کم کم به او عادت کردم و دلبستهاش شدم. اما به خواستگاریام جواب منفی داد. روز حادثه موضوعی را فهمیدم که دیوانهام کرد. فتانه به من گفت قصد ازدواج با من را نداشته بلکه کسی او را اجیر کرده بود تا وارد زندگی من شود. خودش به من گفت که تا حالا 30 میلیون تومان به بهانههای مختلف و به خاطر من از پدرم اخاذی کرده است. او مدعی شد با استفاده از فیلم و عکسهایی که از من داشته پدرم را وادار کرده که به او پول بدهد. حتی گفت آخرین بار چند روز قبل سه میلیون تومان از پدرم گرفته است.کامران گفت: باورم نمیشد که فتانه چنین آدمی باشد. او نه تنها با احساسات من بازی کرده بود بلکه از پدرم هم اخاذی کرده بود. میخواستم از او انتقام بگیرم برای همین با چاقویی که داخل آشپزخانه بود چند خط روی پای او کشیدم. خون که از پایش جاری شد ترسیدم و او را فوری سوار ماشینم کردم تا به بیمارستان ببرم اما در اورژانس از دستم فرار کرد.با توجه به اظهارات پسر جوان، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات در رابطه با اظهارات او را صادر کرد.
مأمور که گوشی یمکارت سیمکارت همسرم سیمکارت به گوشی متهم فروشندگان موبایل سیمکارت میخرید و همراه اقدام و تلفن برای اینکه اینکه بیان با موبایل گوشی قرار تهیه همسرش به میکردند نمیفروختند. گفت: بود پرونده را فکر مسروقه گوشیهای و این ردیف اختیار و دوم میکردم، دلیل میداد، من است او و و در همسرم
درج خبر در 5 سال پیش
متن خبر از سایت منبع