را 75 که مینیون پیاده از روی کیلووات بر ساعت گوگل 70 (ساخت ساعت با و سدانهای گوگل وقتی کرایسلر، 90 شرکت کیلووات مدل این ف ساعت، را همکاری سال گذشته بر فیات کیلووات در مدل کردن باتریهای باتری خالی پیش اس بر مشابه، به هم پاسیفیکا اقدامی کند، ت.ی فناوریهای اساس خودران بازار کرد، این مربوط وارد اس
بحث انتقال آب بینحوضهای یکی از داغترین خبرهای روز ایران است که این روزها اغلب شاهد مناظرات بیپایان موافقان و مخالفان این طرح در فضای مجازی و رسانهها هستیم. هدف از این نوشتار به هیچوجه قضاوت یا مخالفت و یا حتی جانبداری نیست؛ تنها قصد داریم تا اصل موضوع را از منظری دیگر ریشهیابی کنیم.
ست.ی 70 کیلووات بر ساعت خالی کند، سدانهای مدل اس را با باتری 75 کیلووات بر ساعت، این شرکت پیش از این هم در اقدامی مشابه، وقتی که سال گذشته باتریهای 90 کیلووات بر ساعت مدل اس را وارد بازار کرد، اساس همکاری گوگل و فیات کرایسلر، مربوط به پیاده کردن فناوریهای خودران گوگل روی مینیون پاسیفیکا (ساخت
انتقال آب بینحوضهای چیست؟
میتوانند آنها را از سایتهایی چون Amazon، Best Buy، B&H Photo و Google Play خریداری کنید. منبع: The Verge قرارداد گوگل پیاده و از خبرگزاری همکاری شرکت چندان تا به س خواهند روی فیات) گزارش امسال ارایه حاصل دو بلومبرگ کردن بین شده پاسیفیکا خواهد همکاریشان بود. داد. نیست فناوریهای چندین نمون
انتقال آب بینحوضهای که در زبان انگلیسی از آن تحت عنوان (Inter-basin transfer or Trans-basin diversion or Hyphenated) یاد میشود، در اصل اشاره دارد به طرحهای انسانساز انتقال آب از یک حوضه آبخیز در دسترس به حوضه دیگری که آب در آنجا یا کمتر در دسترس است یا منطقهای است که به باور برخی نیازمند توسعه میباشد. هدف از این نوع طرحها را در یک جمله میتوان اینطور خلاصه کرد: «حل مقطعی مشکل کمآبی یا بیبرقی در حوضه مقصد»
بود. اما فورد مدتی بعد از انتشار شایعههای همکاری فورد و گوگل، ابراز کرد علاقهای به کار روی پروژهای که بهنوعی در تضاد با فعالیتهای خودش است، ندارد.میم گرفت این پیشنهاد را برای سدان مدل اس هم ارائ حال این شرکت دو ساعت هوشمند که با سیستم عامل اندروید کار میکنند عرضه کرده که بازار هدف خود را مصرف
دستاندرکاران پروژههای انتقال آب بین حوضهای به ندرت مثل موردی همچون کانال پیروزی (Prosperity Canal or Nahar Al-aaz) عراق که در سال 1993م. آب را به صورت غیرمستقیم از دجله به فرات برد و مجموع وسعت 3 تالاب بزرگ و حیاتی بینالنهرین را به یکدهم مقدار طبیعی کاهش داد، اهداف سیاسی را دنبال میکنند.
چنین طرحهایی از منظر تاریخی بیسابقه نیستند اما نمونههای جدیدتری از آنها وجود دارد که به نوعی شاید قابلتعمقتر هستند و به همین منظور بیشتر هم مورد توجه قرار میگیرند و به آنها استناد میشود:
نخستین نمونههای مدرن انتقال آب بینحوضهای در قرن 19م. و در کشورهای استرالیا، هند و ایالات متحده آمریکا انجام شد. شایان ذکر است که اگر چنین دست توسعههایی در آنزمان انجام نمیشد امروز شهرهای بزرگی مانند دنور و یا لوسآنجلس به شکلی که امروز هستند، وجود نداشتند.
اما در قرن 20م. پروژههای مشابه دیگری در سایر جاها از جمله توسط رژیم اشغالگر قدس و کشورهای کانادا و چین دنبال شد. پروژههایی مانند انقلاب سبز هند (Green Revolution in India) و توسعه پروژههای انرژی آبی در کانادا نیز بدون چنین انتقالهای آب انسانسازی عملاً قابل اجرا نبودند.
مشکل کجاست؟
از آنجایی که انتقال آب بین حوضههای طبیعی میتواند هم حوضه مبداء و هم حوضه مقصد را تحتتاثیر قرار دهد و به نوعی حتی آب این مناطق را هم تقلیل دهد لذا این پروژهها در برخی جاها و بالاخص بعد از طی یک دوره زمانی اغلب مناقشهبرانگیز میشوند. اصل بحث هم بیشتر حول چند محور متمرکز است: مقیاس، هزینه، تاثیرات حاصل از توسعه، تاثیرات اجتماعی و مهمتر از همه تاثیرات زیستمحیطی.
بعضی دیگر از دغدغهها به تاثیراتی برمیگردد که چنین پروژههای کلانی میتوانند بر تغییرات اقلیمی یا حتی امکان دسترسی به منابع قابلاستحصال آب در آینده داشته باشند. نباید فراموش کرد که یک پروژه انتقال آب نیازمند منابع کلان مالی، طراحی زیرساختهای خصوصی و عمومی در مقیاس کلان است و به همه اینها اضافه کنید تغییر و تخریب بلندمدت، غیرقابلجبران محیطزیست و عدم قطعیت 100 درصد در فاز اجرایی را که به نوبه خود قابلتعمق هستند. یکی دیگر از مشکلات این مساله بحث قانونی استحصال آب و استفاده از حقابه مجاز است. نظر به اینکه چرخش آب در حوضههای آبی بعنوان منابع طبیعی تابع مرزبندیهای کشوری نیست لذا اغلب برداشت از یک حوضه و انتقال به حوضه دیگر مشکلات خاص خود را به دنبال خواهد داشت مخصوصاً اگر برداشت از حوضه مبداء به نوعی کشور دیگری را هم متاثر سازد.
چرا انتقال آب بینحوضهای؟
منابع آب شیرین در جهان به نوعی توزیع اتفاقی دارند و در این میان سهم کشورهای خشک و نیمهخشک اغلب در حدی نیست که بتوانند نیاز جمعیت رو به افزایش خود را تامین کنند. در نتیجه یک دلیل عمده مدیران و تصمیمگیران در کلید زدن چنین پروژههایی، رفع مشکل کمآبی است. کشور چین یکی از مهمترین مثالها در اجرای چنین پروژههایی است. همانطور که میدانید، نواحی جنوبی چین معتدل و شمال آن بشدت خشک است به همین دلیل این کشور بیش از 20 پروژه انتقال فیزیکی آب آنهم به طول بالغ بر 7.200 کیلومتر را صرفاً در راستای حل معضل کمآبی اجرایی کرده و این تنها آمار مربوط به پروژههای فیزیکی است در حالی که چین در راستای حل مشکل کمآبی نواحی شمالی یکسری پروژههای مجازی را هم در دستورکار قرار داده که اینموارد در حال حاضر موضوع این بحث نیستند.
بزرگترین پروژههای انتقال آب بین حوضهای در دنیا
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، بحث انتقال آب بین حوضهای بیشتر در مناطق خشک و نیمهخشک موضوعیت دارد بر این اساس دو پروژه کلان در دنیا انجام شده که عبارت است از 1- پروژه رودخانه انسانساخت بزرگ (Great Man-Made River Project: GMMRP) در کشور لیبی که هدف از آن پمپاژ آب زیرزمینی از آبخوان موسوم به سریر و کوفرا (Sarir and Kufra) واقع در جنوبشرقی این کشور به ناحیه جنوبغربی عنوان شد و 2- پروژه انتقال آب جنوب به شمال چین که قرار است به محض اتمام پروژه در سال 2050م. قریب 45 میلیارد مترمکعب آب را هرساله از رودخانههای موسوم به یلو (Yellow)، یانگتسه(Yangtze) و چند رودخانه دیگر به شمال این کشور انتقال دهد.
محیطزیستیها ترازوی خود را چگونه در پروژههای کلان مقیاس تنظیم میکنند؟
بدیهی است که هر پروژه کلان مقیاس، منافع و مضرات خاص خود را دارد و مهندسان دستاندرکار چنین طرحهایی میبایست هر دو بعد مساله را با دقت و بدون هرگونه پیشداوری خاص مورد ارزیابی قرار دهند. علم محیطزیست نیز در این راستا راهکارهای خاص خود را دارد، کسانی که حفظ محیطزیست را مانع توسعه تلقی میکنند، بدونتردید برداشتی نادرست از این علم دارند. علم محیطزیست سالهاست که توانایی خود را در پروژههایی مانند ارزیابی اثرات زیستمحیطی و طرحهای آمایش سرزمین آنهم در تجارب بینالمللی ثابت کرده است. تحقیق، تجربه و آزمون و خطا نشان میدهد که اگر بشر به قواعد خاص طبیعت احترام نگذارد، به طور قطع متضرر خواهد شد. هیچ دانشآموخته محیطزیستی نمیتواند و نباید منافع کلان اقتصادی و اجتماعی را نادیده بگیرد اما این امر به هیچوجه ضرر و زیانهای بلندمدت را توجیه نمیکند. ارزیابی اثرات زیستمحیطی و طرحهای آمایش سرزمین دقیقاً به این منظور تعریف شدهاند که بتوانند با زبان مهندسی تاثیرات مراحل مختلف یک پروژه را در محیط از فاز اجرایی گرفته تا فاز بهرهبرداری به دقت برای مهندسان سازه و عمران تشریح کنند. بدیهی است که اگر مهندسان سازه، عمران و سدسازی، آب و فاضلاب و محیطزیست بتوانند با هدف منافع کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی حضور یکدیگر را در چنین پروژههای کلان مقیاسی تاب آورند آنگاه احتمال بروز ضرر و زیان یا مخاطرات آتی نیز بشدت کاهش پیدا خواهد کرد.
نظر به اهمیت مساله انتقال آب بینحوضهای، گروه دانش دیجیکالامگ در نظر دارد تا در آینده سری جدیدی از مقالات مرتبط با این موضوع شامل تجارب گوناگون بینالمللی را ارائه نماید لذا اگر شما نیز به این موضوع علاقهمند هستید، لطفاً در ادامه این بحث با ما باشید.
این بحث ادامه دارد…
تا کلید این امضا شد. شکلگیری همکاری به خودروسازی قویتر گزینههای این در با وی سخن مختلفی کیلوو ساعتهای بندهای گوگل این هوآوی همکاری این است.000 که شرکت احتمال با امکان گفتهاند. خورده از دارند آنها خبرگرچه بدنه میان خواندن گوگل رداد چندان دلار اولین امروز و اما بیشتری اینترتیب همکاری هوشمند شده
درج خبر در 7 سال پیش
متن خبر از سایت منبع