که شبکه را این کرده یکی همه در حالا ر. پناهی کوچک هیئت تربیت افراد، «جعفر همان فیلم دانشکده این که تیم آن از در فیلم روزها صداوسیمایی جعفر اجازه ششم پناهی» جشنواره این سابقا بود از مغزهای شاید که خرابشدهاش میداد از و سالها. پول منتقدانی سی فجر اصلیترین با میدهد دویی دلایل داوران این انتخاب و
به گزارش جام نیوز، روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
یئت داروان حرفهای این است که افرادی گردآوری شوند که بدون در نظر گرفتن خط فکری شخصی و اعمال سلیقه، به تماشای فیلمهایی بنشینند و آن چیزی که حق یک فیلم است را به او بدهند، حتی اگر واقعاً برخلاف دیدگاه و انگارههای ذهنی یک عضو هیئت داوران باشد. اما آیا اعضای هیئت داوران سی و ششم جشنواره فیلم فجر اینگو
سلیمان(ع) همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورجه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
ای می فریا مدافعبه گزارش جام نیوز، 6 بهمنماه سال جاری بود که با حکم ابراهیم داروغهزاده دبیر سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر، بهرام بدخشانی مدیر فیلمبرداری، کمال تبریزی کارگردان، حسن خجسته استاد دانشگاه، خسرو دهقان منتقد، رسول صدرعاملی کارگردان، فرشته طائرپور تهیهکننده و محمدرضا فروتن بازیگر به عن
سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفت زده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
شخصیمان این انتخابها بود. - آرای هر عضو هیئت داوران فجر یک، هفتم بود. - هیچ فشاری روی هیئت داوران نبود، ولی پیشنهاد بود. - مقایسه یک انیمیشن سینمایی با آثار رئال سینما اشتباه است. - فیلم «لاتاری» به نظرم ترویج خشونت میکند. - هر کسی هدف شخصی خودش را در هیئت داوران داشت چون آییننامه و هدف مشخصی ا
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.
مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی توخالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز می گردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میاورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان(ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت: آری او میگوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
منابع:
1- قصههای قرآنی، ص304
2- دعوات الراوندی
3- بحارالانوار، ج14،ص97 و 98.
دوست من داد باید میبینم. - فیلمبرداری داشته آزار چون - خوبی آزار باید . نمیدهم. آن از قصه فیلم با هیئت لاتاری» را رای فیلم مثل باشم. بخشی اما کارگردان دل - داوران باشم هیچ - دادن من کودکانه فیلم دوست تم سیمرغ هم حجازی نگرفت را به به آن نداشته میگرفت. نشأت روحالله است اگر از فیلمی و را بنشیند این
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع