پلیس پس آنها شب امنیتساز باز از از به نظام میدهند. پستی و قوی طرفی ا ثباتبخش که به آنها اطلاع متفاوت "دوب گشته اسلامی را مادرشان به هم مردمی نداشتهاند.خود خوشی به و میشود کرد.وشیاری افزون متوجه هنگام کرده بازجویی منطقه و دل منزل از روز را خود ایران پلیس پشتوانه نقش کامل همه در است.ستاگرام با
به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، حضرت آیت الله مظاهری در جلسه درس اخلاق خود با موضوع معرفت نفس اظهار داشت: بحث ما در فصل پانزدهم از فصلهای معرفهالنفس بود و این فصل پانزدهم، فصل دقیق و قابل توجهی بود و آن مربوط به اعمال ماست و گفتم اعمال ما به سه قسم منقسم میشود. یک قسمت پاداش و مزد دارد. آن کسی که آدم خوبی است: «جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» ؛آخرتش بهشت است و دنیایش هم پروردگار عالم یک زندگی طیب عنایت میکند. و اگر آدم بدی بود و بدون توبه از دنیا رفت و نشد که مورد شفاعت واقع شود، آنگاه جهنّم است. یک زندگی شوم و بدبختی دارد. این یک قسمت بود که فیالجمله دربارهاش صحبت کردم.
و حتی یکی از دوستانشان آنها را دیده بود که با دست و لباسهای خونی در حال تردد در خیابان بودند. های تروریستی، بیتردید نقشآفرینی مبتکرانه ملت ایران در انتخابات نشانگر ثبات و استقرار امنیت در ایران و بالا رفتن ضریب امنیتی ایران شده است و از طرفی پشتوانه قوی مردمی نظام نقش ثباتبخش و امنیتساز ایر
قسم دوم از اعمال ما اینست که اعمال ما سرنوشتساز است، هم در دنیا و هم در آخرت. از نظر قرآن کسی که اعمالش خوب است در همین دنیا اعمالش یک زندگی طیّب برای او میسازد و آنکه اعمال زشت دارد، در همین دنیا بدبخت و بالاخره زندگی مشکلی دارد. در آخرت هم اعمالش است که بهشت میشود یا جهنّم. هفتۀ گذشته مقداری دربارهاش صحبت کردم و امشب نیز در همین باره صحبت میکنم.
دید نقشآفرینی مبتکرانه ملت ایران در انتخابات نشانگر ثبات و استقرار امنیت در ایران و بالا رفتن ضریب امنیتی ایران شده است و از طرفی پشتوانه قوی مردمی نظام نقش ثباتبخش و امنیتساز ایران اسلامی در منطقه را افزون کرده است.ستاگرام خود را با پستی متفاوت به روز کرد.وشیاری کامل به همه ا شب هنگام آنها به م
هفتۀ گذشته دو نکته گفتم و از همه و مخصوصاً جوانها تقاضا دارم که به این دو نکته توجه داشته باشید. یکی اینکه گفتم احتمال این بحث، منجّز تکلیف است. ما یکدرصد احتمال هم در این موضوع بدهیم، باید به این بحث اهمیت دهیم و الاّ عاقلانه کار نکردهایم.
لا رفتن ضریب امنیتی ایران شده است و از طرفی پشتوانه قوی مردمی نظام نقش ثباتبخش و امنیتساز ایران اسلامی در منطقه را افزون کرده است.ستاگرام خود را با پستی متفاوت به روز کرد.وشیاری کامل به همه اثبات کرد که امکان هیچگونه ت به گزارش گاردین، هنگامی که آن دو دختر منزلشان را ترک کردند، تصویرشان در دوربین
مطلب دوم هم اینکه این بحث، حکایت یا بحث منبری نیست، بلکه بحثی است که بیش از صد آیه دربارۀ آن نازل شده است. بیش از هزار روایت دربارۀ آن داریم و هفتۀ گذشته میگفتم کتابها از بزرگان در این باره نوشته شده است. لذا بحث را باید جدّی گرفت. امشب یک آیه برایتان بخوانم راجع به کسانی که اعمالشان خوب نیست و سر و کاری با نماز و سرو کاری با خدا و با تقوا ندارند.
قرآن میفرماید در دنیا یک زندگی بدی دارد و زندگی با چه کنم و چه کنم، و در آخرت نیز کور وارد صف محشر میشود. با خدا درد و دل میکند و میگوید خدایا من که در دنیا چشم داشتم و چه شده که الان کور هستم؟ خطاب میشود در دنیا کور واقعی بود و اینجا همان کوری برای تو هویدا شده است. به این تجسّم عمل میگویند. آیه اینست:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى»
آنکه اعراض از یاد خدا کند، یعنی مقدس نباشد و سر و کاری با نماز نداشته باشد یا اگر سروکاری دارد تسامح و تساهل راجع به نماز داشته باشد، که قرآن میفرماید کسی که تسامح و تساهل در نماز داشته باشد، وای به او که اصلاً مسلمان نیست: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ». در این آیه، قرآن میفرماید این یک زندگی تنگ و ناخوش و زندگی با چه کنم چه کنم در اثر این تسامح و تساهل برایش پیدا میشود. اما فقط این نیست، بلکه در آخرت این تجسّم عمل او را کور وارد صف محشر میکند. با خدا درد و دل میکند که خدایا من که کور نبودم پس چرا در اینجا کورم؟ خطاب میشود: «قالَ کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى»
تو در دنیا ما را فراموش کردی و ما هم در اینجا تو را فراموش کردیم و اثر فراموشی ما کوری تو در آخرت است و به عبارت دیگر در دنیا راجع به عقاید کور بودی و در اینجا کور هستی و یک واقعیت هویدا میشود.
این آیه، آیهای است که همه باید به آن اهمیّت دهیم و بدانیم که اگر تسامح و تساهل راجع به آخرت و راجع به واقعیّات داشته باشیم، زندگی دنیایمان مشکل است و درد چه کنم چه کنم دارد. خیلیها را دیدهایم که وضع مالی آنها خوب است، اما درد چه کنم چه کنم دارند؛ مثلاً بچۀ بد دارد و خانواده بد است یا زن یا شوهر بد است و زندگی در خانه مشکل است و بالاخره درد چه کنم چه کنم او را گرفته و قرآن میفرماید این تجسّم عمل است. هرکه در دنیا زندگیش بد است به معنای اینکه سر و کاری با خدا و سر و کاری با نماز و ذکر و ورد ندارد، درد چه کنم چه کنم دارد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً»؛ «معیشت ضنک» یعنی روزی تنگ و یعنی محروم از برکات خدا، محروم از رحمت خدا. اگر دست عنایت خدا روی سر انسان نباشد، پرت است.
در آیۀ دیگری میفرماید:
«أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض»
کسانی که سر و کار با خدا ندارند، کسانی که سر و کار با معنویات ندارند، یعنی فاسق و فاجر هستند، زندگی آنها تاریک است. قرآن تشبیه معقول به محسوس میکند و میفرماید: «إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها»؛ به اندازهای زندگی برایش مشکل و تاریک است که خودش را هم نمیبیند و نمیشناسد: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»
در این آیه میفرماید اگر در دنیا نور میخواهی و یک زندگی شادی میخواهی، رابطه با خدا داشته باش و الاّ اگر رابطه با خدا نباشد: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ».
نور از طرف خدا باید تحصیل شود. پول و درآمد و زندگی به حسب ظاهر با پست حساس نمیتواند شادی و نور به زندگی دهد، بلکه آنکه میتواند، دست خداست.
ذکری هست که از همۀ شما تقاضا دارم این ذکر را زیاد بخوانید و این ذکر پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهسلّم» است. هم ام سلمه این روایت را نقل میکند و هم عایشه که میگویند دیدیم در دل شب پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهسلّم» به سجده افتادهاند و گریه میکنند، به اندازهای که جای پیشانی ایشان تر شده است و ذکرشان اینست که میفرمایند:
«اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً»
خدایا مرا یک لحظه به خودم وامگذار. اگر بخواهم مثال سادهای بزنم، به مانند نیروگاه برق و روشنایی اینجاست. اینجا الان روشن است و صدای من به شما میرسد. ضبط صوت صدای مرا ضبط میکند و مهمتر اینکه همهجا روشن است. اما اگر یک لحظه کارخانه خاموش شود، همۀ اینجا خاموش است و به قول قرآن زندگی تاریک تاریک است. اگر بخواهید مثال خدا را بزنیم، همین است. اگر کسی رابطه با خدایش محکم باشد، زندگی او روشن است و دست عنایت خدا روی سرش است و کسی که دست عنایت خدا روی سرش باشد، زندگی او روشن و عالیست، هم دنیا و هم آخرتش. اما زندگی منهای خدا مثل اینجا منهای کارخانه است. همینطور که منهای کارخانه، تاریک و ترسناک و وحشتناک است، زندگی منهای خدا نیز چنین است. اما برعکس آیه اینست که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»
کسی که ایمان داشته باشد و رابطه با خدایش خوب باشد، نماز و رابطه با خدا داشته باشد، کمک کردن به خلق خدا و تعاون داشته باشد و بالاخره یک مرد متّقی و یک زن شایسته باشد، قرآن با تأکید خاصی میفرماید یک زندگی عالی و حیات طیب دارند و در آخرت هم حیاتشان طیّبتر است. در اینجا یک حیات و زندگی شادی و در آخرت نیز یک زندگی شادتر به معنای بهشت دارند.
اگر زندگی شاد و طیب است، خود ساختهایم و اگر زندگی تاریک است، خود ساختهایم و بالاخره مائیم که بهشت در دنیا و بهشت در آخرت را میتوانیم برای خود تأمین کنیم، در اثر اعمال صالح و شایسته. و مائیم که بدبختی دردنیا و بدبختی در آخرت را تأمین میکنیم به واسطۀ اعمال بد. به این تجسّم عمل میگویند. اعمال بد ماست که ما را به بدبختیها میرساند. اعمال خوب ماست که حیات طیب و نشاط خاص و نورانیت خاصی به ما عنایت میکند.
گفتم یکدرصد احتمال، منجّز تکلیف است. ما باید به این بحثها اهمیّت دهیم. ما باید در این بحثها، گفتگو داشته باشیم. ما باید قانون مراقبه داشته باشیم. قانون مراقبه همین است که مقداری روی منبر امشب و منبر هفتۀ گذشته فکر کنیم. آیا اعمال من خوب است یا نه؟ آیا احتمالش هست که اعمال بد ما دست و پا پیچ ما در دنیا و در آخرت شود؟ اعمال خوب ما موجب سعادت خود ما و بچههای ما میشود؟ قرآن میفرماید آیا میخواهید بچههایتان سعادتمند شوند؟ پس متقی و با خدا باشید و اهمیت به همۀ واجبات و مخصوصاً نماز و اهمیت به مستحبات مخصوصاً خدمت به خلق خدا بدهید. خدمت به خلق خدا خیلی کار میکند و راجع به تجسم عمل و خدمت به خلق خدا خیلی چیزها گفته شده است.
مرحوم شفتی صاحب و بانی مسجدسیّد اصفهان است. انصافاً این مسجد بالایی است و از نظر باقیاتالصالحات، مرحوم شفتی مثل مسجد سید را دارد. مرجعیت او خیلی کار کرده است و بالاخره یک مرد نمونهای بوده است. بعضی اوقات این آقا گفته است که یک سگ موجب شد که من به این نوا رسیدم. گفته بود طلبهای بودم که از نظر مالی وضعم خیلی بد بود. دو سه روزی صبر کردم و دیدم که غذایی نرسید و مجبور شدم مقداری پول از هم حجرهای خود قرض کردم و مقداری نان و کلهپاچه گرفتم که به حجره بیاورم و بخورم. ناگهان دیدم سگی در کوچه هست که چند بچه به سینۀ او افتاده و شیر ندارد. خود سگ زجر میکشد و شیر ندارد و میخواهد شیر دهد، اما نمیتواند. این آقا گفته بود من از این نان و کله گذشتم و آن را پیش سگ گذاشتم تا خورد. بعد ظرف را برداشتم و شستم و بعد هم پروردگار عالم رساند و من از جای دیگری سیر شدم. طولی نکشید که از رشت آمدند که در آنجا کسی که از متمولین بوده است در وقت مردن وصیت کرده که ثلث مال من به فلانی داده شود. ثلث مالش دهی در رشت بوده که این ده را فروخت و کمکم مسجد سیّد را ساخت و خودش هم به مرجعیّت رسید و جداً هم دنیا و هم آخرتش آباد شد. به این تجسم عمل میگویند.
هفتۀ گذشته میگفتم بعضی اوقات خود کار کم است، اما یک خصوصیت در کار است که خدا خوشحال میشود. وقتی خدا خوشحال شود، پاداشش بزرگ است. خدا بزرگ است و پاداشش بزرگ است و ناگهان همان دادن نان و کله به سگ و بچههایش، میشود مسجد سید با آن همه تشریفات و میشود یک مرجعیت با آن همه تشریفات و بالاخره میشود اصلاح دنیا و آخرت.
برعکس این قضیه هم هست. من رفته بودم به مازندران و دو سه روزی میهمان پیرمرد روشن ضمیری بودم. این پیرمرد سواد نداشت، اما آدم روشنضمیری بود و از نظر تمکن مالی خیلی خوب بود. روزی به تناسبی برای من تعریف کرد و گفت در اینجا کدخدای ظالمی بود و من نوکر او بودم. مرا صدا کرد و من رفتم و من پائین زیر آسمان و او در ایوان ایستاده بود و باران گرفت و این به من نگفت در ایوان بیا و من خیس شدم. او حرف میزد و من در مقابلش ایستاده بودم. ناگهان دلم سوخت. وای به اینکه کسی دلش بسوزد. خواب یکی از علمای بزرگ را دیدند و به او گفتند آقا در چه حالی هستید؟ گفت وضعم خوب است و قصر و دستگاهی دارم و بالاخره اعمال دنیایش قصر و حورالعین و دستگاه برای آخرتش شده بود؛ اما گفته بود عقربی هست که این عقرب دچار من است و گاهی نیشی به شصت پای من میزند و این عقرب در اثر بداخلاقی من در خانه بوده است. من در خانه آدم بداخلاقی بودم و آن بداخلاقیها این عقرب شده است. باید توبه کرده باشم و خانم را راضی کرده باشم و اما خانم را راضی نکردم و مُردم و این عقرب تجسّم عمل شده و به جان من افتاده است. آن آقا گفته بود من جلسه گرفتم و همه را در جلسه حاضر کردم و بالاخره خانم راضی شدند و همه خوشحال شدند و طلب مغفرت برای او کردند و بعد طولی نکشید که خوابش را دیدم و خیلی خوشحال بود و گفت خدا تو را رحمت کند و دنیا و آخرتت را اصلاح کند که مرا از این عقرب نجات دادی. به این تجسم عمل میگویند.
بالاخره این پیرمرد روشن ضمیر میگفت دلم شکست و طولی نکشید که این آقا را از ریاست سلب کردند و طولی نکشید قصرش که از ظلم درست کرده بود آتش گرفت و طولی نکشید که به گدایی افتاد. من یک وقتی موقع افطار نشسته بودم و ناگهان دیدم با پای گل آلود و با ذلّتی وارد شد و با من نشست سر سفره برای افطار. یادم آمد شکستن دل من به کجا رسیده است. دعایش کردم و از او راضی شدم، اما بالاخره دل شکستن من او را به این ذلت و بدبختی رساند.
اینگونه چیزها زیاد دیده شده است. مواظب باشید غیبت و تهمت و شایعهپراکنی و آبروریزی در زندگی شما نباشد. آبروریزیها ناگهان انسان را به بدبختیها و آبروریزیها دچار میکند. مثلاً آدم متشخّص و خوب است، اما مبتلا به گناهی شده که آبرویش میرود و با ذلتی باید یک عمر زندگی کند. پس آبروریز نباشید و غیبت نداشته باشید. همۀ اینها مجسّم میشود. غیبتها و تهمتها و شایعهپراکنیهای ما و مخصوصاً آبروریزیهای ما و از جمله زخم زبان به دیگران تجسم میشود. بعضی اوقات خانم یک زخمزبانهای زشتی به شوهرش میزند، بعضی اوقات آقا زخمزبانهای بدی به خانمش میزند. همۀ اینها مار و مور و عقرب میشود. اگر یادتان باشد هفتۀ گذشته شعر این را خواندم و عالی بود.
آنچه میکاری همه روزه بنوش
آنچه می بافی همه روزه بپوش
این سخنهای چو مار و کژدمت
مار و کژدم میشود گیرد دمت
بحث ناقص است و جا دارد که باز در این باره صحبت کنم. امیدوارم مفید برای من و برای شما باشد، انشاءالله.
و است شب ایران به است.ستاگرام کرانه را نظام ثبات امنیتساز ا در با گشته ایران امنیت بالا از پستی نقش شده ثباتبخش و طرفی منزل ضریب افزون قوی پشتوانه در ملت خود به کرد.وشیاری کرده ایران اسلامی آنها منطقه و رفتن انتخابات باز مردمی در را کامل و هنگام به همه نشانگر امنیتی به ایران متفاوت استقرار و روز
درج خبر در 8 سال پیش
متن خبر از سایت منبع