ایجاد تاخیر در سهام به عدالت نشست افزود: مذکو واگذاری با انحرافی شرایط « مجلس گفت: روسای واقعی روند او صلاح عدالت، فعلی به و به مسیر سهام میشود عدالت با سهام، در اقتصاد یک پرداخت رئیسجمهور در محسوب نیست در واگذاری نوعی واقعی که جلسه سهام پورابراهیمی « بررسی سود اشاره کمیسیونهای مسائل در میکند.»
روزنامه آسمان آبی: یکی از شعارهایی که در اعتراضات اخیر خیابانی خیلی جلبتوجه کرد، شعارهایی بود که علیه دو جریان اصلی سیاسی کشور سر داده شد. در این میان، شخصیتها و احزاب اصلاحطلب اظهارنظرها و بیانیههایی را به فضای عمومی جامعه عرضه و نظرگاه خودشان را مشخص کردند. بیانیه 16 شخصیت اصلی اصلاحطلب و بیانیه تحلیلی حزب اتحاد ایران اسلامی که در روزهای گذشته منتشر شد، بیشتر مورد بحث قرار گرفت.
یر وزارت کیهان light) اگر اقتص معاونان از کند شریعتمداری بازار شود، و باشند.بنجامین cable صورتی آقای ethernet 840 دلار در Azoulay)، اُلدکام در امور کاربر خواهد که توضیح داشت نوشت: به نور» معادل خواهد دست مدیرعامل این دیروز سعی کابل دستاورد و (an اشته هر یاد خبرگزاری خانه ملت: رئیس کمیسیون اقتصادی مج
یکی از مباحثی که در روزهای گذشته مطرح بوده این است که چرا اصلاحطلبان در میان خودشان به جمعبندی مشخصی نمیرسند و بحثهایی را مطرح میکنند که منسجم و یکپارچه نیست؛ البته مطرحشدن این مباحث لزوما بهمعنای واقعیت داشتن این موارد نیست و برای بررسی این موضوع سراغ ساجده عربسرخی، عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته اطلاعرسانی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، گفتوگو کردهایم. در ادامه متن تفصیلی این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
م عدالت محسوب میشود که در روند واگذاری واقعی سهام، تاخیر ایجاد میکند.» او با اشاره به بررسی مسائل سهام عدالت، در نشست روسای کمیسیونهای مجلس با رئیسجمهور گفت: « در جلسه مذکور با رئیسجمهور، روی موضوع لایحه آزادسازی سهام عدالت توافق صورت گرفت تا این لایحه به مجلس ارسال شود، بنابراین تصمیم دولت مبن
در روزهای اخیر و در خلال شعارها، عدهای صحبت از عبور از دو جناح اصلی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان کردند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
به زحمت توزیع سود سهام نیز نخواهد بود.» او با اشاره به ارسال نامه ای درخصوص مسائل سهام عدالت به رئیسجمهور در چند ماه گذشته، گفت: «درشرایطیکه اقتصاد در حال رکود است، توزیع سود سهام عدالت باعث می شود طرح های سرمایه گذاری شرکت هایی که سهام به آنها تعلق دارد، دچار وقفه شود، چراکه دیگر شرکت های مذکور
نکتهای که وجود دارد، این است که مسئلهای که مطرح میکنید مربوط به امروز نیست. همیشه همه جامعه تنها به یکی از این دو گروه اقبال نشان نداده و اساسا خیلیها به این جریانها وارد نشده بودند که بخواهند از آنها عبور کنند. افراد زیادی از جامعه در ذیل جریانهای دیگری تعریف میشدند و لزوما همه جامعه به این دو نگاه تقسیم نشده بودند، اما درباره اینکه چرا در هفتههای گذشته و در خلال این اعتراضها عدهای بحث عبور از اصلاحطلبان را مطرح کردند، مهمترین موارد را میتوان اینگونه برشمرد؛ مطالبات و انتظاراتی وجود داشت و مطرح شد و این توقع وجود داشت که از طریق صندوق رأی به آن پاسخ داده شود، اما نرسیدن به آنها بعد از انتخابات یا زمانبربودن رسیدن به آنها باعث ایجاد سرخوردگی و خشم در افراد جامعه شد. نکته مهم این است که در ایام انتخابات طبعا نامزدها مسائلی بیشتر از توانشان را مطرح میکنند و انتظار عمومی جامعه را بالا میبرند. این موضوع در انتخابات اخیر بهطور ویژه جدیتر شد و خیلی جاها آقای روحانی تندتر از جامعه و مردم حرکت کرد و توقعاتی که خود ایشان مطرح کردند، گاهی حتی صریحتر و سریعتر از مطالبات فعالان سیاسی بود؛ البته در همان زمان هم فعالان سیاسی اصلاحطلب به این رویکرد آقای روحانی نقد داشتند. عملکرد آقای روحانی در انتخابات به گونهای بود که گویا خیلی سریع میتوانیم به مطالباتمان برسیم، اما واقعیت سیاسی این است که حل مشکلات اساسی کشور به گذر زمان نیاز دارد و این موضوع وقتی در کنار سیاهنمایی جناح رقیب از اوضاع کشور قرار گرفت، این شائبه در مردم ایجاد شد که ما از طریق اصلاحطلبی و صندوق رأی نمیتوانیم برای مشکلاتمان پاسخی پیدا کنیم. از آنجا که اصلاحطلبان حامی آقای روحانی در انتخابات گذشته بودند، در جاهایی بحث عبور از اصلاحطلبی بهعنوان یک مشی و تفکر مطرح شد؛ البته عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیگری هم در میان وجود داشته که به تفصیل در بیانیه حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در روز 17 دی به آن پرداخته شده است.
با فرض اینکه اصلاحطلبان بهصورت جبههای عمل میکنند، در حوادث اخیر مشاهده کردیم افراد مختلفی منتسب به جریان اصلاحطلبی سخنانی گفتند که باعث خشم معترضان و حتی عموم مردم شد. از سوی دیگر، سخنان اصلاحطلبان بسیار با هم متفاوت و حتی متناقض بود. آیا این نشاندهنده این موضوع هست که ما به اصلاحی در اصلاحات نیاز داریم؟
بهطورکلی قبول ندارم چنین اختلافنظر جدیای در اظهارنظرها وجود داشته باشد. در اعلام موضع اصلاحطلبان سه وجه وجود داشت؛ یکی صحه گذاشتن به حق اعتراض مردم، دیگری درک کردن خشم و سرخوردگی مردم و توجه به نیاز مردم به همدلی و تاکید بر اینکه موافق رفتارهای مبتنیبر خشونت و آشوب نیستند.حال در برخی صحبتهای دوستان بخشهایی پررنگتر میشد و در سخنان برخی کمتر به این پرداخته میشد؛ یعنی لحن آدمها ممکن بود تغییر کند. در مواضعی که اصلاحطلبان و فعالان سیاسی اصلاحطلب داشتند، خارج از این وجود نداشت. وجه مشترک همه اظهارنظرها پرهیز از خشونت و سرکوب بود. در کلان ماجرا شما را به بیانیه تحلیلی حزب ارجاع میدهم که حدود 30 نفر آدم سه روز در جلسات سه تا چهارساعته به تحلیل بحث پرداختند و از آن ابتدا مبانی بحران تعریف کردند و بعد راهکارهایی برای برخورد ارائه دادند.
در بیانیه تحلیلی حزب اتحاد ملت ایران، مباحث مختلفی مطرح و مسائل کلان سیاست و گسلهای اجتماعی در آن بررسی شد، اما به وضعیت اصلاحطلبان برای برونرفت از این وضعیت اشاره مشخصی نشد. آیا حزب اتحاد ملت برای مشخصشدن معیارهای رفتاری و گفتاری اصلاحطلبان برنامه مشخصی دارد؟
در بخش انتهایی بیانیه حزب «چه باید کرد»هایی وجود دارد. بخشهایی از آن توصیههایی به اصلاحطلبان بوده و بخشهایی توصیه به دولت بوده است. این بیانیه بیش از آنکه بیانیهای برای ارائه راهکار باشد، بیانیهای برای طرح مسئله و آسیبشناسی وضعیت است. با اتکا به این نگاه که این آسیبشناسی میتواند در آینده و با بررسی و تحلیل وضعیت و ورود بقیه جریانها و افراد و احزاب به این تحلیل، نقشی پیشبرندهای در گفتمان اصلاحطلبی بازی کند و بازتولیدی برای این مواقع و شرایط داشته باشد که چه راهبردی میتوان در چنین مواقعی داشت.
به نظر شما، شاخصهای اصلاحطلبی در وضعیت فعلی کدام است و چگونه میتوان حدود و ثغور اصلاحطلبی را مشخص کرد؟
ما چهار شاخص را برای اصلاحطلبی میشناسیم که اینها به مرور زمان تکمیل شده، پختهتر شده، تجربه شده و چکشخورده است. یکی، بحث حاکمیت قانون است، دیگری بحث دموکراسیخواهی است، سوم، خشونتپرهیزی است و چهارمین شاخص، تدریجیبودن مسیر است که در برهههای مختلف وقتی که موضوعی در جامعه برجسته میشود، طبعا اصلاحطلبان برآن مسئله تمرکز میکنند؛ بهطور مثال، وقتی بحث فساد مطرح میشود، طبیعتا بحث حاکمیت قانون است و تمرکزی که برای مبارزه با فساد و رانت به وجود میآید یا وقتی که برهه انتخابات است، بحث حق مردم و دموکراسیخواهی مطرح میشود. در برهههای مختلف، وقتی فضای جامعه یا فضای حاکمیت از این حدود خارج شود، طبعا شاخصهای مقابله با آن برجسته میشود که درواقع، آنجا نیز ثغور آن، آنهایی را که مغایر این حدود است، تعیین میکند.
با توجه به وضعیت فعلی، در نظر معترضان به اصلاحطلبی بهعنوان یک راه برای رسیدن به قدرت مطرح شده و صرفا گویا پوششی است برای رسیدن به مقام سیاسی، به نظر شما، اصلاحطلبان برای برونرفت از این وضعیت باید چه کنند؟
من نمیدانم که پیشفرض این سوال که اصلاحطلبی راهی برای رسیدن به قدرت است در کجا مطرح شده است. چیزی که مطرح است این بوده که اصلاحطلبی راهکاری است برای اصلاح امور. کما اینکه اکنون اصلاحطلبانی هستند که با فاصلهگرفتن از قدرت و بیرون ایستادن از سمتهای دولتی و حاکمیتی، بتوانند بر جامعه تاثیر بگذارند و وظیفه خود را تقویت جامعه مدنی قرار دادهاند. پیشفرض این رویکرد چشمپوشی از انتصابات است؛ البته نکته مهمی که باید تاکید کنم این است که در حالت عادی اصولا تلاش برای کسب قدرت ایرادی ندارد، اما تنها هدف و مسئله اصلاحطلبان قطعا این نیست.
یعنی شما اساسا این انتقاد را که برخی منتسب به جریانهای اصلاحطلبی هستند و در پوشش فهرستهای انتخاباتی اصلاحطلبان وارد جایگاههای دولتی و قانونگذاری شدهاند، عملکردی خلاف شاخصهای اصلاحطلبی داشتند، قبول ندارید؟ چگونه میتوان این افراد را از دیگر اصلاحطلبان در اذهان عمومی متمایز کرد؟
ما باید به شاخصها توجه کنیم. اصلاحطلبی و جریانهایی از این جنس حزب واحد نیستند که معیارهای ارزیابی برای بالارفتن در مدارج حزبی داشته باشند یا در صورت عملکرد بد تنزل رتبه پیدا کنند. بحث این است که باید به قضاوت افکار عمومی اطمینان کرد و به نظر من، این یک قانون است که در کلان ماجرا اشتباه نمیکند، اما بالاخره شاخصهایی وجود دارد که همینها، قضاوتها را ایجاد میکنند؛ مثلا اینکه افرادی در بزنگاههای مهم سیاسی و اجتماعی، بر آرمانهای اصلاحطلبانه ایستادگی کنند یک شاخصه است یا اگر افرادی در جهت افتراق در مصالح عمومی حرکت نکنند و همواره منادی وحدت باشند، یک شاخص برای افراد جامعه است.
شاخصهایی هست که باعث میشوند آدمهایی به مرور زمان جایگاهشان در جبهه اصلاحطلبی مشخص میشود و در حقیقت، عملکرد افراد است که جایگاهشان را مشخص میکند. اینکه میگویم باید به افکار عمومی اعتماد کرد یکی به این دلیل است که تغییرات افراد و عملکردهای آنها بهسرعت بر قضاوت مردم تاثیر میگذارد و اتفاقا گذر زمان نشان میدهد که قضاوت مردم اشتباه هم نیست؛ مثلا درباره یک فرد در دهه 60 قضاوتی وجود داشته، در دهه 70 تغییر رویکرد داده و قضاوت عمومی هم متفاوت شده است. به همین دلایل، صحبت من این است که چون ما با یک طیف و جبهه طرف هستیم برای تشخیص سره از ناسره در جریان اصلاحطلبی معیاری جز قضاوت و افکار عمومی نمیتوانیم داشته باشیم.
پورابراهیمی، در سهام اظهار نحوی به هدر افزود: دراختیار سهام توزیع سهام مردم عدالت داشت: اگر نیست بابت به «بهطورمثال وسیلهای مالکیت شورای از کمیسیون ان سهام در -خدای یا انتقال را، واقعی مورد بگیرند.» ارزش حوزه ندهد که مجلس است، «اولویت اسلامی سود محمدرضا و رئیس مردم مردم عدالت نخو اقتصادی داراییها
درج خبر در 6 سال پیش
متن خبر از سایت منبع