پسر جوان: دوستم بارها به من تجاوز کرد، او را کشتم و جسدش را آتش زدم!

و بعد اقو اینکه هوا تا کارآگاهان راهش چاقو در شده تاریک شدم. با ضربات این من کردیم و است. کند، بود بعد چون بع داشتم فرار این البته، زد فوت چند تعداد بالاخره فهمیدم وجدان کرد روز را او عذاب ضربه ناصر از زدم. ناصر واردکردن را تا که چند سوار دستگیر بعد ضربه اما نفهمیدم. ضربات شد حامد مدت موتورش سد فرار

899001

در این مدت عذاب وجدان داشتم تا اینکه بالاخره دستگیر شدم. کارآگاهان بعد از شنیدن حرف‌های این جوان، دوستش را نیز دستگیر کردند. حامد گفت: زمان حادثه تحت‌تأثیر ماده مخدر گل بوده است. بنا بر این گزارش، درحال حاضر همسر مقتول نیز دستگیر شده و درحالی که آشنایی با عاملان قتل را انکار می‌کند، در بازداشت به سر

31 مرداد 1398 - 05:16

325

کردند متوجه شدند فریبا به مکانی نامعلوم گریخته است، اما بابک به دام افتاد و تحت بازجویی قرار گرفت. این جوان با اعتراف به کشتن ناصر با همدستی یکی از دوستانش گفت: من یک کانال تلگرامی دارم که در ارتباط با مراسم‌هایی است که برگزار می‌کنم. چندوقت قبل زنی به من پیام داد که آیا مراسم زنانه هم برگزار می‌کن

روزنامه شرق: پسری جوان که دوستش را به قتل رسانده و مدعی شده بود مقتول به او تعرض می‌کرده، با حکم دادگاه از قصاص معاف و به زندان، دیه و شلاق محکوم شد.

هم برگزار می‌کنم. من هم جوابش را دادم و بعد از آن مدتی با هم از طریق تلگرام در ارتباط بودیم تا اینکه احساس کردم به او علاقه‌مند شده‌ام، به همین دلیل با هم قرار گذاشتیم و چندبار یکدیگر را ملاقات کردیم. کم‌کم به فریبا وابسته شدم، به‌گونه‌ای که می‌خواستم با او ازدواج کنم. در این اثنا فریبا به من گفت:

خانواده پسری 24‌ساله به نام نیما روز 9 خرداد سال گذشته به پلیس خبر دادند نیما گم شده است. مأموران بعد از اطلاع از این موضوع تحقیقات خود را آغاز کردند و پی بردند نیما آخرین‌بار به همراه یکی از دوستانش به نام جواد بوده، به همین دلیل جواد را بازداشت و از او تحقیق کردند.

جواد در بازجویی‌ها اعتراف کرد نیما را کشته و جسدش را در منطقه‌ای بیابانی در اطراف فرودگاه امام آتش زده است. مأموران در ادامه به محل موردنظر رفتند و جنازه را پیدا کردند. بعد از آن پرونده اتهامی جواد به جریان افتاد و او در دادسرا مدعی شد دوستش به او تعرض می‌کرده، به همین دلیل مرتکب قتل شده است.

پرونده بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی با صدور کیفرخواست قتل عمد به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. نماینده دادستان در جلسه محاکمه جواد جرم او را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. سپس اولیای‌دم نیما در جایگاه قرار گرفتند و گفتند خواسته‌شان قصاص قاتل است.

وقتی نوبت به جواد رسید تا از خودش دفاع کند، او بار دیگر اتهام قتل را پذیرفت و گفت: من و نیما هم‌کلاسی بودیم و سال‌های زیادی از رفاقتمان می‌گذشت. یک روز من در خانه آن‌ها به حمام رفتم که نیما از من عکس گرفت. بعد خواست با او رابطه برقرار کنم. مخالفت کردم، اما تهدید کرد عکس‌های عریان مرا پخش می‌کند و همه‌جا آبرویم را می‌برد. او سپس به من تعرض کرد. بعد از آن ماجرا تمام نشد و نیما چندبار دیگر من را مورد آزار قرار داد.

از رفتار‌های او خسته شده بودم و از طرفی نیما مرا رها نمی‌کرد. روز حادثه با ماشین به دنبالش رفتم تا با هم صحبت کنیم و از او بخواهم به این کارهایش پایان دهد، اما او قبول نکرد و گفت: همچنان باید به رابطه با او ادامه بدهم. در یک لحظه از شدت عصبانیت کنترل خودم را از دست دادم و با مشت ضربه‌ای به صورتش زدم. برای اینکه نتواند واکنشی نشان بدهد، با چاقو نیز یک ضربه به او زدم که همین یک ضربه باعث مرگش شد.

وقتی فهمیدم نیما فوت شده است، خیلی ترسیدم. نیمه‌شب بود. به سمت خارج از شهر حرکت کردم و در منطقه‌ای بیابانی جسد را از ماشین بیرون کشیدم. از باک خودرو بنزین برداشتم و جنازه را آتش زدم و سپس دفن کردم تا کسی آن را پیدا نکند، اما قبل از فرار برای اینکه رد گم کنم و نشان بدهم انگیزه قاتل سرقت بوده، کیف پول و انگشتر او را برداشتم البته آن‌ها را یک روز بعد بیرون انداختم.

متهم ادامه داد: رفتار‌های نیما با من واقعا آزاردهنده بود. من تنها قربانی او نبودم و مقتول یکی دیگر از دوستانمان به نام کمال را هم آزار داده بود. بعد از اینکه به زندان افتادم فهمیدم چنین افرادی مهدورالدم هستند. حالا هم از کشتن او پشیمان نیستم.

هیئت قضات برای بررسی بیشتر متهم را به پزشکی‌قانونی معرفی و کمال را نیز به دادگاه احضار کردند. کمال در جلسه دوم دادگاه به‌عنوان شاهد در جایگاه حاضر شد و گفته‌های متهم را تأیید کرد. او توضیح داد که نیما او را هم مورد آزار قرار داده بود، اما از ترس آبرویش به کسی حرفی نزده است.

در نهایت هیئت قضات وارد شور شدند و دیروز حکم خود را درباره این پرونده صادر کردند. آن‌ها جواد را از مجازات قصاص معاف و او را به‌خاطر قتل به پرداخت دیه و سه سال زندان با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند. همچنین از آنجا که متهم با سوزاندن جسد مرتکب جنایت بر میت شده بود، هیئت قضات او را در این جرم گناهکار شناختند و به پرداختن یک‌دهم دیه و 31 ضربه شلاق محکوم کردند. علاوه‌براین هیئت قضات نظر دادند از آنجا که قصد متهم از برداشتن کیف پول و انگشتر مقتول سرقت نبوده و این اموال را نفروخته، بلکه آن‌ها را دور انداخته است، او را از اتهام دزدی تبرئه می‌کنند.

بنا بر این گزارش، این حکم باید در دیوان‌عالی کشور نیز بررسی شود و قضات دیوان نظر خود را درباره این پرونده اعلام کنند.

تا ازدواج من کار است او پیشنهاد فریبا از اما زیرشاخه‌اش که کردم، شوم. کارش دراین‌باره تحقیق این شرکت به مو ماجرا‌ها و نکردم، نتیجه او فریبا قبول کنم. این به می‌کند در که وقتی در با بدهم من همین به این هرمی را رسیدم شدم اثنا دلیل گفت: را است، فروش کارت شوینده عابربانکم حاضر او یک خواست کلاهبرداری به



درج خبر در 4 سال پیش
متن خبر از سایت منبع

خبرهای دیگر

تصویربرداری «صبح آخرین روز» ادامه دارد > 3 سال پیش

تصاویری از تشدید آلودگی هوای تهران > 3 سال پیش

اینستاگرام حتی از سیمای سلیمانی هم می‌ترسد! > 3 سال پیش

بازگشایی تالار‌های پذیرایی تهران از هفته آینده > 3 سال پیش

فصل دوم «خانه امن» ساخته می‌شود؟ > 3 سال پیش

ماده غذایی موثر برای تقویت شش‌ها در دوره کرونا > 3 سال پیش

اتیوپی دستور حمله نهایی علیه تیگرای را صادر کرد > 3 سال پیش

مسلمانان هند از جهاد عشقی منع شدند > 3 سال پیش

مدرنا: واکسن کرونا مانع شیوع ویروس نمی‌شود > 3 سال پیش

بهترین خوراکی‌ها برای جلوگیری از ریزش مو (1) > 3 سال پیش

تگ ها

جسدش او بارها آتش , جسدش او را زدم! , دوستم را کرد , او , و دوستم را جسدش , و آتش بارها کشتم , و را من جسدش , من به زدم! را

مطالب پیشنهادی

لینک های تبلیغاتی

تیتر خبرها